پروژه ساخت تایتانیک ۲: کشتی «غرقنشدنی» دوباره به آب بازمیگردد؟
بیش از یک قرن از شبی که تایتانیک، کشتی غولپیکر و «غرقنشدنی»، در آغوش سرد اقیانوس اطلس آرام گرفت، میگذرد. اما هیچ موجی نتوانست داستان آن را مانند بدنهی فلزیاش غرق و از دیدهها پنهان کند. این تراژدی تاریخی به اسطورهای فرهنگی تبدیل شد: روایتی از بلندپروازی، شکوه، عشق و فاجعه که در حافظهی جمعی ما حک شده است.
حال تصور کنید کسی بخواهد این اسطوره را از اعماق تاریخ بیرون بکشد و دوباره بر آبهای جهان شناور کند. این ایده که به نظر میرسد از دل یک رمان علمیتخیلی بیرونآمده باشد، طرح اصلی پروژهای واقعی، جنجالی و پرفرازونشیب به نام «تایتانیک ۲» را شکل میدهد؛ پروژهای که توسط یک میلیاردر استرالیایی به نام کلایو پالمر رهبری میشود و برای بیش از یک دهه، جهان را میان امید و ناباوری، اشتیاق و انکار، مردد نگه داشته است.
اما برخلاف انتظار، داستان تایتانیک ۲ به نقشهی راه ساخت یک کشتی عظیم، مدرن یا نوستالژیک شباهتی ندارد و بیشتر چرخهای بیپایان از وعدههای بزرگ، سکوتهای طولانی و راهاندازیهای مجدد را روایت میکند.
این پروژه که در سال ۲۰۱۲ با هیاهوی رسانهای گستردهای آغاز شد، قرار بود ادای احترامی باشکوه به کشتی اصلی باشد، اما در عمل به یک مطالعهی موردی جذاب در مورد بلندپروازیهای یک فرد، پیچیدگیهای مهندسی مدرن و قدرت روابطعمومی تبدیل شد.
آیا تایتانیک ۲ سرانجام در دریا شناور میشود تا سفری را که خواهر بزرگترش هرگز به پایان نرساند، کامل کند؟ یا برای همیشه یک «کشتی رؤیایی» باقی خواهد ماند که تنها روی کاغذ و در کنفرانسهای خبری پر زرقوبرق جان میگیرد؟ برای یافتن پاسخ، باید به دل داستانی پیچیده سفر کنیم.
- ناخدای جدید تایتانیک: مردی که از فیلم جیمز کامرون الهام گرفت
- سیر تکمیل پروژه تایتانیک ۲
- شروع طوفانی ماجرا (۲۰۱۲-۲۰۱۳)
- اولین وقفه (۲۰۱۴-۲۰۱۸): کشتی به گل مینشیند
- راهاندازیهای مجدد (۲۰۱۸ و ۲۰۲۴): بازگشت اسطوره
- مانع اصلی: کشتیای بدون کارخانه کشتیسازی
- معماری تایتانیک ۲: تطبیق تاریخ با قوانین مدرن
- بدنهای برای دو قرن
- از زغالسنگ تا دیزل
- عرشه ایمنی
- سفری به گذشته: تجربهای لوکس یا موزهای شناور؟
- آیا بازسازی تایتانیک اخلاقی است؟ نگاهی به انتقادها و واکنشها
- کشتیای که در برزخ رؤیا و واقعیت سرگردان است
ناخدای جدید تایتانیک: مردی که از فیلم جیمز کامرون الهام گرفت
برای درک تایتانیک ۲، ابتدا باید با معمار اصلی آن آشنا شویم: کلایو پالمر؛ میلیاردر استرالیایی فعال در صنعت معدن که شهرتش را نه صرفاً با ثروتی هنگفت، بلکه با پروژههای عجیب و بلندپروازانهاش کسب کرده است.
شخصیت پالمر گویی از دل فیلمهای هالیوودی بیرونآمده؛ با اعتماد به نفسی بالا و ژستهای غلوشده که گاه با خودنمایی و شوخطبعی همراه میشود. مثلاً یکی از یکی از مشهورترین اقدامات او، ساخت پارک ژوراسیک دایناسورهای رباتیک در ابعادی واقعی بود، با نامی که بهخوبی تصویر ذهنی او را منعکس میکرد: «پالمرزاروس».
اما چرا یک غول معدن باید به فکر بازسازی یک کشتی اقیانوسپیمای تاریخی بیفتد؟ انگیزههای پالمر، آنطور که خودش بیان میکند، در ترکیبی از فلسفه، نوستالژی و میراث شخصی ریشه دارد؛ چنانکه بارها این پروژه را نمادی از «عشق و صلح» در جهانی توصیف کرده که بیش از حد بر جنگ متمرکز شده است.
جالب اینکه که الهامبخش اصلی او نه تراژدی واقعی تاریخی، بلکه روایت رمانتیک فیلم مشهور جیمز کامرون در سال ۱۹۹۷ بود و به همین دلیل در گفتگوهایش به داستان «جک و رز» و ارزشهایی مانند «شجاعت و فداکاری» اشاره میکند که در فیلم به تصویر کشیده شدهاند.
وابستگی کامل پروژه به اراده و ثروت یک فرد، هم بزرگترین شانس بقای آن است و هم پرتگاه سقوطش
در آستانهی ۷۰ سالگی، پالمر از این پروژهی سنگی، بهعنوان میراثی شخصی نیز یاد میکند. او در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت که به جای «نشستن در خانه و شمردن پولهایش»، میخواهد «تایتانیک را بسازد! و اگر این ادعا کافی نیست، او حتی پا را فراتر هم میگذارد و میگوید که نگران سودآوری کشتی نیست؛ جملهای که نشان میدهد تایتانیک ۲ بیش از آنکه یک سرمایهگذاری تجاری باشد، در قامت پروژهای احساسی و شخصی توسعه مییابد.
و شاید همین وابستگی کامل پروژه به اراده و ثروت یک فرد، هم نقطه قوت و بزرگترین شانس بقای آن باشد و هم پاشنهی آشیل و پرتگاه سقوطش.
سیر تکمیل پروژه تایتانیک ۲
وقتی به تاریخچهی تایتانیک ۲ مینگریم، نه یک خط مستقیم، بلکه دایرهای را میبینیم که مدام دور خود میچرخد و تکرار میشود.
شروع طوفانی ماجرا (۲۰۱۲-۲۰۱۳)
پروژه برای اولینبار در آوریل ۲۰۱۲، همزمان با صدمین سالگرد غرقشدن کشتی تاریخی معرفی شد؛ حرکتی بهدقت حسابشده در زمانی که توجه همگان دوباره معطوف تایتانیک بود و بیشترین موج رسانهای را تضمین میکرد.
در آن زمان پالمر شرکتی به نام «بلو استار لاین» (Blue Star Line) را تأسیس کرد که نامش ادای احترامی به شرکت اصلی «وایت استار لاین» بود و درعینحال خبر از امضای تفاهمنامه اولیهای با یک کارخانه کشتیسازی دولتی در چین داد.
سال بعد، رویدادهای معرفی باشکوهی در نیویورک و لندن برگزار شد که پوشش رسانهای گستردهای به همراه داشت. برای اینکه پروژه به لحاظ فنی رنگ جدیتری بهخود بگیرد، پای نامهای معتبر دیگری نیز به میان آمد: شرکت فنلاندی طراحی دریایی «دلتامارین» (Deltamarin) و جامعه خدمات طبقهبندی و انطباق «لویدز رجیستر» (Lloyd's Register) به پروژه پیوستند.
حتی یک مدل ۹٫۳ متری از کشتی برای آزمایشهای هیدرودینامیکی ساخته شد که نشان از پیشرفت اولیه داشت. تا اینجا، همه چیز واقعی به نظر میرسید.
اولین وقفه (۲۰۱۴-۲۰۱۸): کشتی به گل مینشیند
باوجود شروع امیدوارکننده، تاریخ مقرر اولین سفر در سال ۲۰۱۶ آمد و رفت، اما هیچ خبری از کشتی نشد. چراکه رکود پروژه نه از سمت مهندسی، بلکه به دلیل اختلافات مالی سختی بود که بین شرکت معدنی پالمر و یکی از شرکای چینی به وجود آمد و طبق گزارشها، بودجهی پروژه تایتانیک ۲ را در بنبست قرارداد.
سال ۲۰۱۵، شرکت دلتامارین رسماً توقف پروژه را تأیید کرد و همانجا بود که نخستین ترک بر پیکر رؤیای تایتانیک ۲ افتاد، پیش از اینکه حتی رنگ دریا را دیده باشد.
راهاندازیهای مجدد (۲۰۱۸ و ۲۰۲۴): بازگشت اسطوره
در سال ۲۰۱۸، پس از آنکه پالمر در دعوای حقوقی خود پیروز شد و منابع مالی قابلتوجهی به دست آورد، با یک کنفرانس خبری به صحنه بازگشت. او از شروع دوبارهی پروژه خبر داد و اینبار تاریخ رونمایی و سفر اولیه را سال ۲۰۲۲ عنوان کرد.
اما این تاریخ نیز با سکوت سپری شد. سپس در مارس ۲۰۲۴، پالمر برای سومین بار در یک کنفرانس مطبوعاتی در خانه اپرای سیدنی، پروژه را به نمایش گذاشت، در حالیکه تأخیرها را به گردن همهگیری کووید-۱۹ انداخت و تاریخ اولین سفر را ژوئن ۲۰۲۷ اعلام کرد.
پالمر با اطمینان گفت: «من پول کافی دارم که ده کشتی تایتانیک بسازم» و وعده داد که مناقصههای ساخت به زودی آغاز خواهد شد.
این الگوی تکرارشونده گواه آن بود که نبض پروژه مستقیماً به سلامت مالی شخصی پالمر گره خورده است، نه به یک طرح تجاری پایدار.
مانع اصلی: کشتیای بدون کارخانه کشتیسازی
باوجود سه رونمایی بزرگ در طول یک دهه، حقیقتی تلخ و اساسی در مورد تایتانیک ۲ بدون تغییر باقیمانده: هنوز هیچ کارخانه کشتیسازی برای ساخت آن قرارداد نبسته است.
و این شاید مهمترین مانعی باشد که همهچیز را در هالهای از ابهام و تردید نگه میدارد. طرح اولیه با کارخانه چینی دیگر معتبر نیست و دلتا مارین، طراح پروژه پیشنهاد میکند کار به دست کارخانهای اروپایی سپرده شود؛ جایی که تخصص و تجربه ساخت کشتیهای مسافربری بزرگ ریشههای عمیقتری دارد.
سال ۲۰۲۴ پالمر در اقدامی نمادین راهی بلفاست شد؛ به سراغ همان کارخانهای رفت که روزگاری تایتانیک افسانهای را ساخته بود: هارلند اند ولف (Harland & Wolff) اما این کارخانه که خود با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکرد و دههها از ساخت کشتی مسافربری بزرگ دست کشیده، حتی حاضر به ملاقات پالمر هم نشد. نتیجه چیزی نبود جر شکستی آشکار که اعتبار پروژه را به چالش کشید.
تایتانیک ۲ همچنان در هیبت یک «کشتی ارواح» باقیمانده
کارشناسان صنعت کشتیسازی معتقدند که ظرفیت کارخانههای بزرگ اروپایی تا چندین سال آینده از قبل رزرو شدهاند و باتوجهبه اینکه ساخت چنین کشتیای حداقل ۲٫۵ تا ۳ سال زمان میبرد، راهاندازی آن در دریا تا ژوئن ۲۰۲۷ تقریباً غیرممکن به نظر میرسد.
به همین دلیل با وجود تمام طرحهای دقیق مهندسی، تایتانیک ۲ همچنان در هیبت یک «کشتی ارواح» باقیمانده؛ سرگردان و انتظار کارگاهی که روزی آن را به دنیا بیاورد.
معماری تایتانیک ۲: تطبیق تاریخ با قوانین مدرن
شاید بزرگترین تناقض تایتانیک ۲ در طراحی آن نهفته باشد: چگونه میتوان کپی دقیقی از کشتی سال ۱۹۱۲ ساخت که درعینحال با مقررات ایمنی سختگیرانه قرن بیست و یکم هم مطابقت داشته باشد؟ پاسخ به رویکردی دوگانه باز میگردد: ظاهری تاریخی، باطنی مدرن. شرکت فنلاندی دلتامارین یک طراحی دقیق و مهندسیشده ارائه میدهد که این دوگانگی را ممکن میسازد.
بدنهای برای دو قرن
تایتانیک اصلی با ورقهای فولادی ساخته شده بود که با پرچ به هم متصل شده بودند؛ اما امروزه این فناوری منسوخ شده است. تایتانیک ۲ از یک بدنه کاملاً جوشکاری شده بهره خواهد برد که استحکام بسیار بیشتری دارد.
برای افزایش پایداری و بهرهوری سوخت، بدنه جدید ۴ متر عریضتر ساخته میشود و یک دماغه حبابی (bulbous bow) خواهد داشت. این تغییرات ظریف، تأثیر زیادی بر عملکرد و ایمنی کشتی دارند.
از زغالسنگ تا دیزل
تایتانیک اصلی به کمک ۲۹ دیگ بخار غولپیکر حرکت میکرد که با سوزاندن صدها تن زغالسنگ در روز، بخار موردنیاز برای نیروی محرکه را تأمین میکردند.
چطور میتوان کپی دقیقی از کشتی سال ۱۹۱۲ ساخت که با مقررات ایمنی مدرن هم مطابقت داشته باشد؟
در مقابل، تایتانیک ۲ از یک سیستم پیشرانه دیزل-الکتریک مدرن بهره خواهد برد. این سیستم نهتنها مصرف سوخت کمتری دارد و بسیار کارآمدتر و پاکتر کار میکند، بلکه فضای وسیعی را که قبلاً توسط دیگهای بخار و انبارهای زغالسنگ اشغال شده بود، آزاد میسازد.
این فضای اضافی برای امکانات خدمه و سیستمهای مدرن استفاده خواهد شد. همچنین بهجای یک سکان سنتی، کشتی با رانشگرهای سمتی (azimuth thrusters) هدایت میشود که قدرت مانور فوقالعادهای به آن میدهد. چهار دودکش نمادین کشتی نیز در جای خود باقی خواهند ماند، اما بیشتر جنبه تزیینی دارند.
عرشه ایمنی
مهمترین و هوشمندانهترین تغییر طراحی، در افزودن یک «عرشه ایمنی» (Safety Deck) کاملاً جدید بین عرشههای اصلی مشاهده میشود.
قایقهای نجات تایتانیک اصلی که تعدادشان هم کافی نبود، در عرشه بالایی قرار داشتند. اما مقررات ایمنی مدرن (SOLAS) اجازه نصب قایقها در این ارتفاع را نمیدهد. بنابراین طراحان یک عرشهی جدید اضافه کردهاند تا قایقهای نجات مدرن و سرپوشیده (با ظرفیت کافی برای همه سرنشینان) و سیستمهای تخلیه سریع را در خود جای دهد.
البته چندین قایقهای نجات همچنان در عرشه بالایی دیده خواهند شد، ولی صرفاً نمونههایی غیرعملیاتیاند که برای حفظ ظاهر تاریخی کشتی در نظر گرفته شدهاند. این راهحل خلاقانه به کشتی اجازه میدهد هم به تاریخ وفادار بماند و هم کاملاً ایمن باشد.
ویژگی | RMS Titanic (۱۹۱۲) | Titanic II (برنامهریزیشده) |
|---|---|---|
تناژ ناخالص | ۴۶٬۳۲۸ GRT | ۵۶٬۰۰۰ GT (تخمینی) |
عرض | ۲۸٬۲ متر | ۳۲٫۲ متر |
پیشرانه | موتورهای بخار با سوخت زغالسنگ | دیزل-الکتریک با رانشگرهای سمتی |
ساختار بدنه | فولاد پرچکاریشده | فولاد جوشکاریشده |
ظرفیت قایق نجات | ۱٬۱۷۸ نفر (ناکافی) | ظرفیت کامل برای تمام مسافران و خدمه |
ویژگی ایمنی کلیدی | محفظههای ضدآب | عرشه ایمنی اختصاصی، سیستمهای مدرن |
مقایسه مشخصات کلیدی کشتی تایتانیک اصلی با تایتانیک ۲
سفری به گذشته: تجربهای لوکس یا موزهای شناور؟
پالمر چشمانداز خود را برای مسافران، خلق تجربهی اصیل تایتانیک میداند که با بازآفرینی دقیق فضاهای داخلی نمادین مانند پلکان بزرگ، کافه پاریسین و سالنهای غذاخوری درجه یک جلوه پیدا میکند.
حتی دستهبندی کابینهای درجه یک، دو و سه نیز حفظ خواهد شد و از مسافران خواسته میشود تا لباسهای دوره ادواردی را به تن کنند، هرچند به گفته پالمر این امر اجباری نیست. طبق گزارشها، برای مسافران درجه سه برای افزایش حس اصالت، همان غذای سادهی صد سال پیش (خورش و پوره سیبزمینی) در میزهای مشترک سرو خواهد شد.
اما این وفاداری به تاریخ، چالش تجاری بزرگی هم ایجاد میکند؛ زیرا مسافران مدرن کشتیهای کروز به امکاناتی مانند بالکنهای خصوصی، استخرهای متعدد، پارکهای آبی، کازینوهای بزرگ و رستورانهای متنوع عادت دارند. اما تایتانیک ۲ تقریباً هیچکدام از اینها را نخواهد داشت. این کشتی بیشتر به یک «موزه شناور» یا یک «پارک موضوعی تاریخی» شباهت دارد تا یک کشتی کروز امروزی.
این کشتی بیشتر به یک «موزه شناور» شباهت دارد تا یک کشتی کروز امروزی
این موضوع باعث میشود تا بسیاری از تحلیلگران صنعت نسبت به دوام مالی بلندمدت پروژه تردید داشته باشند. هرچند احتمالاً بلیتهای اولین سفرها به دلیل جذابیت تاریخی احتمالاً بهسرعت فروش خواهد رفت (برخی حتی حاضرند میلیونها دلار برای این سفر بپردازند)، اما مشخص نیست که آیا کشتی در سفرهای بعدی نیز میتواند مسافران کافی جذب کند یا خیر.
مشخصاً این کشتی در بازاری بسیار خاص رقابت میکند و محصولی برای عاشقان تاریخ و نوستالژی است، نه گردشگران عادی.
آیا بازسازی تایتانیک اخلاقی است؟ نگاهی به انتقادها و واکنشها
تا به اینجا یکی از جدیترین انتقاداتی که به پروژه وارد میشود، جنبه اخلاقی آن را زیر سؤال میبرد. آیا تلاش برای بازسازی دقیق یک کشتی که غرقشدنش به قیمت جان ۱۵۰۰ انسان تمام شد، اقدامی بیاحساس و نوعی سوءاستفاده از یک تراژدی نیست؟ به همین دلیل گروهی نیز این پروژه را اوج گستاخی و غرور میدانند.
در مقابل پالمر و شرکت سعی دارند روایت را تغییر دهند. آنها پروژه را نه یادبودی برای فاجعه، بلکه «جشنی برای عشق، شجاعت و روح انسانی» معرفی میکنند؛ روایتی که همانطور که گفته شد، عمیقاً از فیلم ۱۹۹۷ الهام میگیرد.
آیا بازسازی کشتیای که غرقشدنش به قیمت جان ۱۵۰۰ انسان تمام شد، سوءاستفاده از یک تراژدی نیست؟
در واقع، پالمر در حال بازسازی بستری برای یک فانتزی سینمایی است، نه یک رویداد تاریخی. این چرخش تمرکز از «فاجعه تاریخی» به «اسطوره رمانتیک» بهخوبی نشان میدهد که چرا نگرانیهای اخلاقی در روایت او به حاشیه رانده میشوند.
واکنش نوادگان قربانیان و بازماندگان تایتانیک نیز نسبت به این پروژه یکسان نیست. شرکت بلو استار لاین در ابتدا اعلام کرد که هیئتی مشورتی متشکل نوادگان تشکیل خواهد داد تا از محترمانه بودن پروژه اطمینان حاصل شود. بااینحال تا کنون بیانیههای رسمی و قابل تأییدی از سوی انجمنهای بزرگ تاریخی تایتانیک در حمایت یا مخالفت با این پروژه منتشر نشده است.
در سطح افکار عمومی نیز واکنش غالبی دیده نمیشود و آنچه بیشتر به چشم میخورد، ترکیبی از هیجان، کنجکاوی و البته دوز بالایی از شک و تمسخر است که از وعدههای مکرر و برآورده نشده پالمر نشأت میگیرد.
کشتیای که در برزخ رؤیا و واقعیت سرگردان است
پروژه تایتانیک ۲ در جوهرهی خود یک پارادوکس است: از یک سو، طرح مهندسی دقیق و قابلاجرایی دارد که توسط یکی از بهترین شرکتهای طراحی دریایی جهان پشتیبانی میشود. از سوی دیگر، این کشتی مفهوم پروژهای شخصی و لوکس و مجلل را القا میکند که سرنوشت آن کاملاً به اراده، ثروت و منافع یک میلیاردر غیرقابلپیشبینی بستگی دارد.
در حال حاضر، بزرگترین مانع پروژه، یعنی نبود قرارداد ساخت با یک کارخانه کشتیسازی، همچنان به قوهی خود پابرجا است. تا زمانی که این گام حیاتی برداشته نشود، تمام وعدهها و تاریخهای اعلامشده از جمله سفر اولیه در ژوئن ۲۰۲۷، چیزی بیش از گمانهزنی نیست.
محتملترین سناریو برای آینده تایتانیک ۲، ادامه همین الگوی آشنای یک دهه گذشته است: دورههای طولانی سکوت و توقف، که هرچند سال یکبار با یک مصاحبه مطبوعاتی پر هیاهو و اعلام تاریخی جدید برای رونمایی، شکسته میشود. این پروژه بیش از آنکه پیشرفتی واقعی را منعکس کند، به یک شیرینکاری تبلیغاتی تکراری تبدیل شده که گاهبهگاه توجه رسانهها را به خود جلب میکند.
شاید روزی کلایو پالمر سرانجام موفق شود آرزوی دیرینهاش را به واقعیت تبدیل کند و تایتانیک ۲ را واقعاً بر پهنهی اقیانوس روانه سازد. اما تا آن زمان، این کشتی همان طرحی باقی میماند که در یک دههی گذشته بود: رؤیایی زیبا بر روی کاغذ، اسطورهای مدرن که در برزخ میان بلندپروازی یک مرد و واقعیتهای تلخ صنعت، سرگردان است.