گشتی در شنژن، کارخانه جهان؛ جاییکه ایدهها یکروزه ساخته میشوند
در جنوبیترین نقطه چین، جایی که رودخانه مروارید (Pearl River) در آغوش دریای چین جنوبی آرام میگیرد، شهر شنژن درحالی بهعنوان پدیدهای خاص و نسبتاً نوظهور شناخته میشود که هیچ شباهتی به گذشتهی خودش ندارد: منطقهای که نهتنها خیابانها و بزرگراهها، بلکه حتی مفهوم توسعه را با سرعتی بیسابقه بازتعریف میکند.
سال ۱۹۸۰ شنژن نه یک قطب تکنولوژیک، بلکه مجموعهای از روستاهای بینام در حاشیه مرز هنگکنگ بود؛ با جمعیتی حدود ۳۰ هزار نفر، بدون زیرساخت، بدون کارخانه، بدون برق پایدار. اما امروز جمعیت آن نزدیک به ۱۸ میلیون نفر میرسد، تولید ناخالص داخلیاش از ۲٫۷ میلیارد یوان به بیش از ۳٫۴ تریلیون یوان افزایشیافته و آسمانخراشهایش افق جنوب چین را درنوردیدهاند.
چکیده متنی و پادکست
۴۰ سال پیش، جایی که امروز یکی از درخشانترین کلانشهرهای دنیا قد علم کرده، چیزی نبود جز چند روستای گِلی فراموششده با ۳۰ هزار نفر جمعیت. شنژن، آن زمان، بیشتر ایستگاه آخر کسانی بود که رؤیای فرار به هنگکنگ را در سر داشتند. اما یک تصمیم تاریخی همهچیز را تغییر داد: انتخاب این منطقه بهعنوان اولین «منطقه ویژه اقتصادی» چین. این آزمایشگاه کنترلشده قرار بود دروازهای به سوی اقتصاد جهانی باشد و شنژن با چنان سرعتی از این فرصت استفاده کرد که اصطلاح «سرعت شنژن» وارد واژگان جهانی شد.
این شهر ابتدا به «کارخانه دنیا» تبدیل شد و سپس در یک پوستاندازی حیرتانگیز، به «سیلیکونولی سختافزار» تکامل یافت. شهری جوان با میانگین سنی زیر ۳۰ سال که حالا زادگاه غولهای فناوری مثل هوآوی، تنسنت و DJI است؛ جایی که اگر ایدهای داشته باشید، میتوانید یکروزه نمونه اولیه آن را بسازید. اما این رشد انفجاری بدون هزینه هم نبوده است. پشت برجهای شیشهای و خیابانهای پاکیزه، بحران مسکن، شکاف عمیق طبقاتی و فشارهای زیستمحیطی پنهان شده که آیندهی این شهر رؤیایی را به چالش میکشد.
داستان شنژن، قصه تبدیل خاک به تراشه است؛ روایتی از اراده، برنامهریزی و البته کمی شانس. اما آیا این معجزه، یک الگوی قابل تکرار برای دیگر نقاط جهان است یا محصولی منحصربهفرد از تاریخ که دیگر تکرار نخواهد شد؟
چینیها برای توصیف این جهش بیسابقه از اصطلاحی استفاده میکنند که بعدها وارد واژگان سیاسی و اقتصادی جهان نیز شد: «سرعت شنژن». عبارتی که به رشد برقآسای اقتصادی، زیرساختی و فناورانه شهری اشاره دارد که تنها در عرض چند دهه، دگردیسی از خاک و گِل تا قطب نوآوری آسیا را تجربه کرد.
و حالا شنژن تحت عنوان سومین شهر پرجمعیت چین و زادگاه غولهایی مانند هوآوی، تنسنت، BYD و DJI شهرتی جهانی دارد. جایی که میانگین سنی جمعیتش زیر ۳۰ سال است و استارتاپها با سرعتی نفسگیر متولد میشوند. شهری که هم کارخانه است و هم آزمایشگاه؛ هم نمایشگاه آینده و هم یادآور این واقعیت که با ترکیب درست سیاستگذاری، برنامهریزی، سرمایهگذاری و اراده، مرزهای قدیمی کنار میروند.
- چکیده متنی و پادکست
- روستایی در سایه فراموشی
- تولد منطقه ویژه اقتصادی
- رشد انفجاری: دهه ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰؛ شنژن چگونه از خاک برخاست
- از کارخانه تا سیلیکونولی چین (۲۰۰۰–۲۰۲۰)
- شنژن در قرن بیستویکم: شهر آینده همینجا است
- نقش چندگانه شنژن در نمای امروزی چین
- چالشهای زندگی در شنژن
- شنژن، الگویی برای جهان یا محصولی تکرارنشدنی از تاریخ؟
شنژن امروزی را میتوانیم نماد نسخهی دوم چین بدانیم: نه کشوری سنتی با دیوارها و دود و معماری قدیم، بلکه چین مدرن با تراشه و الگوریتم و برجهای شیشهای. شهری که میگوید بهجای پیشبینی آینده، آن را بسازید.
روستایی در سایه فراموشی
پیش از آنکه نام «شنژن» در نشستهای اقتصادی، بورسهای جهانی یا دفاتر نوآوری تکرار شود، این منطقه چیزی نبود جز امتدادی از روستاهای خاکی و خاموش در جنوب چین که زندگی مردمانش با کشاورزی سنتی، برنجکاری و ماهیگیری در آبهای گرم خلیج سپری میشد:
نام «شنژن» به معنای «زهکشی عمیق» از همان کانالهایی میآمد که برای تخلیه آب از مزارع برنج حفر میشد.
در واقع شنژن بیشتر نقش دروازهای غیررسمی به هنگکنگ را ایفا میکرد نه مرکز شهری واقعی. در آن دوران هنگکنگ مستعمرهی بریتانیا بود و شکاف عظیمی میان سطح زندگی در آنسو و داخل چین وجود داشت. همین اختلاف باعث شده بود که منطقه شنژن به یک «نقطه گریز» تبدیل شود:
شنژن بیشتر نقش دروازهای غیررسمی به هنگکنگ را ایفا میکرد نه مرکز شهری واقعی
هزاران چینی از مناطق مختلف گوانگدونگ به این منطقه مهاجرت میکردند تا شاید بتوانند از راهی خود را به هنگکنگ برسانند، چه قانونی و چه غیرقانونی. فرار از فقر، سانسور و محدودیتهای اقتصادی که بعدها به «فرار بزرگ» شهرت یافت.
این منطقه بخشی از شهرستان تاریخی بائوآن محسوب میشد و باوجود سابقهای هزارانساله از سکونت انسانی، هیچ نشانی از زندگی مدرن را در خود نداشت: زیرساختها بسیار ابتدایی و جادهها عمدتاً خاکی و بدون آسفالت بودند، وسایل حملونقل موتوری نایاب، برق و تلفن به ندرت در دسترس و سطح مدارس به آموزش ابتدایی محدود میشد.
هیچ کارخانهی صنعتی بزرگی در منطقه وجود نداشت و حتی ساختارهای اداری نیز از نظر بودجه و نفوذ سیاسی در حاشیه قرار میگرفتند. به همین دلیل شنژن در نگاه مدیران مرکزی پکن، به چشم منطقهای فرعی، محروم و کمخطر دیده میشد: منطقهای که میشد در آن «چیزهایی را امتحان کرد.»
و بااینحال شنژن تنها یک ویژگی داشت که قرار بود سرنوشتش را تغییر دهد: جغرافیای استراتژیک.
درست در کنار هنگکنگ، در محل تقاطع چین کمونیستی و سرمایهداری جهانی، شنژن دروازهای بالقوه برای آزمون آینده بود. خط راهآهن کولون-کانتون، که هنگکنگ را به سرزمین اصلی متصل میکرد، درست در همین نقطه پایان مییافت.
در روزگاری که چین از دههها انزوا و فقر بیرون میآمد، این موقعیت خاص توجه سیاستمداری را جلب کرد که آینده چین را با نگاهی متفاوت میدید.
تولد منطقه ویژه اقتصادی
سال ۱۹۷۸، تنها دو سال پس از مرگ مائو تسهتونگ و پایان انقلاب فرهنگی، چین در آستانه فصلی تازه قرار گرفت. دنگ شیائوپینگ که به عنوان «معمار اصلی اصلاحات اقتصادی چین» شناخته میشود در کنگره سوم حزب کمونیست چین با چشماندازی نو حضور یافت و از فضای جدیدی برای بازنگری در سیاستهای توسعه اقتصادی سخن گفت.
در همین سال، حزب کمونیست طرحی را آغاز کرد که بعدها بهنام «سیاست درهای باز» شناخته شد. دنگ باور داشت که اگر چین میخواهد از فقر گسترده رهایی یابد، باید بهجای انزوا، تعامل با اقتصاد جهانی را در پیش بگیرد. اما انجام این کار در مقیاس ملی، خطرناک و دشوار بود. کشور هنوز به ساختار برنامهریزیشده عادت داشت و هر تغییری میتوانست واکنشهای محافظهکاران را در درون حزب برانگیزد.
بهعقیدهی دنگ اگر قرار بود تحولی آزمایشی اما رادیکال در اقتصاد رخ دهد، باید در جایی آغاز میشد که نه حساسیت سیاسی زیادی داشت و نه خطر شکستش هزینه ملی سنگینی به آنها تحمیل میکرد؛ اما در بهترین حالت میتوانست دروازهای باشد به دنیایی دیگر.
حکومت چین شهرهایی را بهعنوان مناطق ویژه اقتصادی انتخاب کرد که از پایتخت دور بودند و حساسیت سیاسی ایجاد نمیکردند
آوریل ۱۹۷۹، پس از گوش دادن به گزارشهای رهبران کمیته حزبی استان گوانگدونگ، دنگ با ایدهای غیرمنتظره موافقت کرد:
ما میتوانیم قطعه زمینی را علامتگذاری کنیم و آن را منطقه ویژه بنامیم، مانند منطقه ویژه شانشی-گانسو-نینگشیا. دولت مرکزی پول ندارد، شما باید این کار را با تکیه بر منابع خودتان انجام دهید.
در واقع این تصمیم، آزمایشی کنترلشده با عناصر سرمایهداری در چارچوب سوسیالیستی بود. دنگ این مناطق ویژه را «آزمایشگاههای اجتماعی و اقتصادی» توصیف کرد که در آنها «فناوریهای خارجی و مهارتهای مدیریتی قابل مشاهده خواهند بود.»
ولی چرا شنژن؟ پاسخ این سؤال به سه عامل اصلی برمیگشت.
- نزدیکی به هنگکنگ. شنژن درست در مرز یکی از پویاترین اقتصادهای آسیا قرار داشت. هنگکنگ همان چیزی بود که دنگ میخواست به چین نشان دهد: تجارت آزاد، ارتباط جهانی، دسترسی به سرمایه، فناوری و مدیریت مدرن.
- دور بودن از مرکز قدرت: در صورت شکست، هزینه سیاسی آن محدود بود. این شهر آنقدر از پکن فاصله داشت که خطری برای ساختار سیاسی نباشد؛ اما آنقدر هم به بازارهای جهانی نزدیک بود که پتانسیل انفجار داشته باشد.
- آمادگی سیاسی استان گوانگدونگ: رهبران محلی مانند شی ژونگشون و یانگ شانکون، از حامیان پرشور اصلاحات بودند و با ارائه طرحهایی مشخص، توانستند نظر دنگ را جلب کنند.
آوریل ۱۹۷۹ کنفرانس کاری مرکزی چین با تمرکز بر بر «مقررات توسعه تجارت خارجی برای افزایش درآمد ارزی» تصمیم گرفت که اولین مناطق ویژه اقتصادی را در شنژن، ژوهای، شانتو و شیامن آزمایش کند.
ماه می سال ۱۹۸۰، کمیته مرکزی حزب کمونیست چین رسماً شنژن را به عنوان نخستین منطقه ویژه اقتصادی کشور انتخاب کرد. چند ماه بعد، صدها روستای کوچک اطراف به محدوده شهری شنژن ملحق شدند و قانون جدیدی تصویب شد که به شهر اختیارات گستردهای در سیاستگذاری اقتصادی میداد.
اهداف منطقه ویژه اقتصادی شنژن در چند محور اصلی خلاصه میشد:
- جذب سرمایه خارجی با مشوقهای مالیاتی، قوانین سادهتر و دستمزدهای پایین به منظور بنانهادن زیرساختهای بخش تولید سبک
- انتقال دانش و فناوری به داخل کشور از طریق شراکت با شرکتهای بینالمللی
- اصلاح تدریجی سیستم بازار بدون ازبینبردن ساختار سوسیالیستی مرکزی
و حالا شنژن مجاز بود که:
- زمین را در طرح اجاره بلندمدت به سرمایهگذاران خارجی واگذار کند
- شرکتهای خصوصی با مالکیت خارجی را ثبت کند
- از نرخهای مالیاتی ترجیحی استفاده کند
- سیاستهای تجاری و ارزی مستقل و متفاوتی نسبت به سایر مناطق کشور اجرا کند
- نیروی کار را آزادانه جذب و حقوق متفاوتی نسبت به استاندارد ملی تعیین کند
از این تاریخ شنژن برخلاف ظاهر هنوز سادهاش در اسناد رسمی چین به عنوان یک شهر شناخته میشد: با مأموریتی تاریخی برای اثبات اینکه چین میتواند تغییر کند، بدون اینکه ساختار کلان ایدئولوژیک آن دچار فروپاشی شود.
محافظهکاران چینی میترسیدند سیاست مناطق اقتصادی ویژه بذرهای «سرمایهداری» را در کشور پرورش دهد
اما بشنوید از واکنشهای داخلی به تأسیس مناطق ویژه اقتصادی:
همپیمانان دنگ این برنامه را نقطهی آغاز اصلاحات عمیق میدانستند، اما بسیاری از محافظهکاران نگران بودند که این سیاستها بذر «سرمایهداری» را در کشور بکارد. با این حال دنگ شیائوپینگ با قدرت و اعتبار خود در حزب، از این طرح دفاع کرد: به زعم او «فرقی نمیکند گربه سیاه باشد یا سفید؛ اگر موش بگیرد، گربهی خوبی است.»
رشد انفجاری: دهه ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰؛ شنژن چگونه از خاک برخاست
در همین زمان، هنگکنگ و تایوان با کنجکاوی به طرح جدید نگاه میکردند. تا پایان دههی ۱۹۸۰ جمعیت شنژن به بیش از یک میلیون نفر رسید و در کنار آن سرمایه خارجی، کارخانهها، اسکلهها و خطوط تولید، مثل موج، وارد منطقه شدند.
خیلی زود شهر لقب جدیدی گرفت: «حیاطخلوت هنگکنگ»: جایی که شرکتها میتوانستند کارشان را با نیمی از هزینههای سابق ادامه دهند، مالیات کمتری بپردازند و همچنان کالاهایشان را به بازار جهانی صادر کنند. پس از آن نوبت به کارخانههای دیگر کشورهای همسایه رسید و بهمرور این دایره بزرگ و بزرگتر شد.
میلیونها نفر از استانهای فقیر به امید یافتن کار و ساختن آیندهای بهتر، به شنژن مهاجرت کردند
درحالیکه تولید ناخالص داخلی چین در این دهه رشدی ۱۰ درصدی را تجربه کرد، شنژن ۵۸ درصد رشد داشت و جالب اینکه بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰، دولت مرکزی تنها ۱٫۴ درصد و دولت محلی ۱۳٫۱ درصد از بودجه توسعه فیزیکی شنژن را تأمین کردند. بخش عمده باقیمانده توسط شرکای سرمایهگذاری مستقیم خارجی، عمدتاً از هنگکنگ، فراهم شد.
طی دههی ۱۹۹۰ شنژن جایگاه خود را بهعنوان نمونه موفق تحولات اقتصادی تثبیت کرد و در این میان هیچ لحظهای به اندازهی سفر جنوبی دنگ شیائوپینگ در ژانویه ۱۹۹۲، معنایی نمادین نداشت.
پس از اعتراضات میدان تیانآنمن در ۱۹۸۹، اصلاحات اقتصادی در چین زیر سؤال رفته بودند. اما دنگ در سفری غیررسمی به گوانگژو، شنژن، ژوهای و شانگهای، پیامی روشن فرستاد: «تجربه شنژن نشان میدهد که راه درستی را انتخاب کردهایم و حالا باید با شجاعت بیشتری بهپیش برویم.»
پس از این جریان، موج جدیدی از اعتماد و سرمایه وارد شنژن شد. همزمان دولت مرکزی و محلی با ایجاد سیاستهایی نظیر «کنترل اما تشویق مهاجرت» عملاً یک طبقهی کارگر شناور (floating population) در شنژن ایجاد کرد. میلیونها نفر از استانهای فقیر مانند هونان، سیچوان، آنهوئی و گویژو به امید یافتن کار و ساختن آیندهای بهتر، به شنژن سرازیر شدند.
پایهگذاری زیرساختها، باز کردن مسیرها
حالا دیگر آنچه در شنژن روی میداد، به ساخت کارخانههای خارجی محدود نبود. این منطقه حالوهوای شهری مدرن با زیرساختهای مالی، حملونقل و انرژی را به خود میگرفت. جملهای که بعدها در این مورد میگفتند: «شهر در حالی ساخته میشد که هنوز نقشهی کامل آن کشیده نشده بود.»
شنژن در دهه ۸۰ و ۹۰ بزرگترین پروژهی شهرسازی چین به شمار میرفت. اتوبانها، مناطق مسکونی، برجهای تجاری، قطبهای صنعتی، خطوط برق، مترو، فرودگاه بینالمللی، و مناطق فناوری پیشرفته یکی پس از دیگری در خاکی ساخته شد که تا دیروز مزرعه بود:
- ۱۹۸۹: افتتاح بندر شکو
- ۱۹۹۰: تأسیس بورس اوراق بهادار شنژن
- ۱۹۹۱: آغاز بهکار فرودگاه بینالمللی بائوآن
- ساخت بزرگراههایی که شنژن را به گوانگژو، ژوهای و دیگر قطبهای اقتصادی وصل میکردند.
بهطور خاص مناطق تجاری مانند Luohu و Futian و بعدتر Nanshan بهعنوان مراکز مدرن شهری با برجهایی نظیر SEG Plaza و Diwang Building جلوهای کاملاً متفاوت پیدا کردند.
این شهر کوچک مرزی حالا خانه بازار سهام، بندر کانتینری، خطوط سریعالسیر، شرکتهای خصوصی و میلیونها مهاجر جویای کار بود. دنگ شیائوپینگ موفق شده بود؛ نه فقط در متقاعدکردن حزب، بلکه در پیشرفت غیرقابلتوقف اهدافی که بهزودی چهرهی جهانی چین را دگرگون میکرد.
کارگاهی برای ساخت همه چیز
اگر دهه ۸۰ را دههی کارخانهها بدانیم، دهه ۹۰ قرار بود زمینهساز گذار شنژن به یک شهر فناوری شود. کارآفرینان جوان، مهندسان و تکنسینها از سراسر چین راهی شهری شدند که در آن هر ایدهای شاید روزی به محصولی واقعی تبدیل میشد.
بازارهای الکترونیک، مهندسی معکوس و تولید سریع پروتوتایپها فرهنگ غالب شنژن را بنا مینهادند. اصطلاح «شانژای» که در گذشته بهمعنای کالاهای تقلبی بود؛ حالا در این شهر معنایی تازه داشت: خلق، بازسازی، تکامل.
کارخانههای الکترونیک و مونتاژ ازیکطرف و نساجی، بستهبندی، اسباببازی و لوازمخانگی از طرف دیگر، با سرعتی بیسابقه رشد کردند تا شنژن «ورکشاپ جهانی» لقب بگیرد.
دهه ۸۰ را دههی کارخانهها بود اما دهه ۹۰ زمینهساز گذار شنژن به یک شهر فناوری پیشرفته شد
تا سال ۲۰۰۰، شنژن دارای بیش از ۳ هزار کیلومتر جاده آسفالتشده، ۱۰ منطقه شهری مستقل با مدارس، ایستگاه پلیس و بیمارستان و هزاران بلوک ساختمانی برای کارگران مهاجر و کارکنان اداری بود.
از کارخانه تا سیلیکونولی چین (۲۰۰۰–۲۰۲۰)
در آغاز دهه ۲۰۰۰، رهبران حزب کمونیست متوجه شدند که ادامه دادن مدل اقتصادی مبتنی بر نیروی کار ارزان، دیگر کافی نیست. سیاست کلان کشور بهسمت «نوآوری بومی» و «اقتصاد دانشبنیان» چرخید و شنژن بار دیگر به خط مقدم این تغییرات آمد.
تا این زمان شنژن بهعنوان موتور صنعتی جنوب چین شناخته میشد. اما آنچه در دو دهه بعد رخ داد، چیزی فراتر از رشد اقتصادی بود: این شهر عملاً به سیلیکونولی شرق آسیا تبدیل شد. جایی که نه فقط کالا، بلکه فناوری و رؤیا تولید میشود.
در آغاز دهه ۲۰۰۰ سیاست کلان کشور چین بهسمت «نوآوری بومی» و «اقتصاد دانشبنیان» متمایل شد
دولت مرکزی چین در مقاطع مختلف تاریخی، با هدف تقویت نقش راهبردی شنژن، اختیارات ویژهای را به این شهر واگذار کرد:
- سال ۲۰۰۹ شورای دولتی چین اعلام کرد شنژن باید نقش «پیشگام در اصلاحات عمیقتر» را ایفا کند.
- اگوست ۲۰۱۰، این چشمانداز وارد مرحلهای رسمی شد. دولت مرکزی با تصویب سندی راهبردی، شنژن را بهعنوان «منطقه پیشران اصلاحات ملی» معرفی کرد و به این شهر اجازه داد تا در حوزههایی مانند سیاستهای مالیاتی، تجارت خارجی، سرمایهگذاری بینالمللی و قوانین مالکیت فکری، مدلهایی مستقل و متفاوت از سایر نقاط کشور پیادهسازی کند.
- سال ۲۰۲۰ دولت چین اعلام کرد که شنژن باید به «الگوی ملی در حاکمیت شهری با ویژگیهای سوسیالیسم چینی» تبدیل شود. بر این اساس، اختیاراتی بسیار گستردهتر در زمینههایی چون برنامهریزی شهری، سیاستگذاری اقتصادی، نظام مالکیت زمین، حکمرانی دیجیتال، نوآوری فناورانه، و اصلاحات اجتماعی به این شهر واگذار شد.
و شرکتهایی که در یک یا دو دهه قبل تأسیس شده بودند، وارد فاز تازهای شدند که علاوه بر بازار داخلی و منطقهای، به فتح بازارهای جهانی میاندیشیدند:
هوآوی: مهندس سرسختی که صنعت را بازنویسی کرد
در سال ۱۹۸۷، رن ژنگفی، افسر سابق ارتش چین، تنها با ۵ هزار دلار شرکت کوچکی برای فروش تجهیزات مخابراتی در شنژن تأسیس کرد. اما او صرفاً فروشنده نبود و رؤیای ساختن را در سر میپروراند.
در بازاری که شرکتهای خارجی سلطه داشتند، هوآوی مسیر دشوار تولید بومی را در پیش گرفت. رن تیمی از مهندسان جوان را گرد هم آورد و بخش تحقیق و توسعهای ساخت که بعدها ستون فقرات صنعت مخابرات چین شد. امروز هوآوی نهفقط در شبکههای 5G، بلکه در گوشیهای هوشمند، ساعتهای دیجیتال و حتی رایانش ابری نقشآفرینی میکند. شرکتی با بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد سالانه و نمادی از «فناوری چینی مستقل از غرب».
تنسنت: از کپیبرداری تا خلق امپراتوری دیجیتال
سال ۱۹۹۸، پونی ما (ما هواتنگ) و چند همکلاسی دانشگاهیاش، برنامهای الهامگرفته از ICQ ساختند: پیامرسانی به نام QICQ. پس از تهدید حقوقی از سوی AOL، نامش را به QQ تغییر دادند: پلتفرمی که در کمتر از دو دهه، تبدیل به قلب اکوسیستم دیجیتال چین شد.
امروز تنسنت نهفقط پیامرسان QQ و ویچت را اداره میکند، بلکه بزرگترین شرکت بازیسازی دنیا است، سرمایهگذار غولهایی مثل اپیک گیمز و ریوت گیمز و توسعهدهنده دو برج نمادین شنژن در نانشان.
BYD: خودروسازی که تسلا را پشت سر گذاشت
سال ۱۹۹۵ شیمیدانی فقیر و یتیم از استان آنهوی به نام وانگ چوانفو با تیمی ۲۰ نفره، کارخانهای برای ساخت باتری در شنژن راه انداخت. اما او هم به آیندهای فراتر از تولید باتری فکر میکرد.
وانگ چوانفو سال ۲۰۰۳، شرکت BYD را تأسیس کرد و تمام تمرکزش را روی خودروهای الکتریکی گذاشت. در کشوری که وابسته به سوختهای فسیلی بود، این انتخاب قماری بزرگ محسوب میشد. امروز بیوایدی بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان خودروهای الکتریکی جهان شناخته میشود؛ شرکتی که در سال ۲۰۲۴ با فروش ۵۲۶ هزار خودروی برقی از تسلا پیشی گرفت.
DJI: پرندهای که شنژن را به آسمان برد
سال ۲۰۰۶، مهندسی جوان به نام فرانک وانگ، در خوابگاهی در دانشگاه علم و فناوری هنگکنگ، پروژهای ساده برای ساخت پهپادهای کوچک آغاز کرد؛ پروژهای که خیلی زود تحت برند جهانی DJI (Da-Jiang Innovations) شناخته شد.
در دورهای که پهپاد هنوز ابزار تخصصی نظامی یا صنعتی بهشمار میرفت، DJI موفق شد این فناوری را به ابزار تصویربرداری، فیلمبرداری و نقشهبرداری عمومی تبدیل کند. مدلهایی مانند Phantom، Mavic و Inspire بهسرعت میان فیلمسازان، عکاسان، نقشهبرداران و حتی تیمهای امدادی محبوبیت یافتند.
امروز DJI با در اختیار داشتن بیش از ۷۰ درصد بازار جهانی پهپادهای غیرنظامی، بیرقیبترین نام در این صنعت است.
شنژن، خانه استارتاپها
تحول شنژن فقط به غولهای فناوری محدود نمیشد. این شهر در دهههای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ به پایتخت جهانی نمونهسازی سختافزار بدل شد. چرا؟ پاسخ این سؤال سه دلیل ساده اما قدرتمند بر میگشت:
- زنجیره تأمین کامل درون شهری
- سرعت حیرتانگیز تولید
- فرهنگ شانژای: ارتقاء سریع محصولات موجود، نه فقط اختراع از صفر
این عوامل در کنار حمایت دولتی و موقعیت جغرافیایی انگیزهبخش ظهور استارتاپهایی شد که میخواستند موفقیت برترین شرکتهای سیلیکونولی آمریکا را تکرار کنند.
بازار هواکیانگبی: مرکز جهان برای سازندگان
اگر به شنژن قدم بگذارید، بازار الکترونیکی عظیمی نظرتان را به خود جلب میکند: هواکیانگبی. جایی که میتوان از یک تراشه ساده تا قطعات پهپاد را خریداری کرد. این بازار آنقدر کامل، زنده و منعطف است که کارآفرینان از سراسر دنیا به آن پناه میآورند.
اغراق یا واقعیت، اما بازدیدکنندگان هواکیانگبی را تنها نقطهای در جهان میدانند که اگر ظهر تصمیم بگیرید پروتوتایپ محصولی را بسازید، شب نسخه فیزیکیاش را در دست دارید.
جذب نخبگان و جهانوطنها
شنژن قدیم شاید سکونتگاه کارگران یقهآبی (کار سخت و سنگین کارخانهها) بود؛ اما از دهه ۲۰۱۰ به بعد، به مغناطیسی برای نخبگان علمی و کارآفرینان تبدیل شد، چنانکه بیش از ۲۰ درصد فارغالتحصیلان دکترای چین، کار در شنژن را انتخاب کردهاند.
همچنین این شهر با ساختار اداری ساده، فضای باز فرهنگی و فرصتهای بیپایان رشد، بهتدریج یکی از محبوبترین مقاصد خارجیان در چین لقب گرفت: شهری با میانگین سنی کمتر از ۳۰ سال.
و حالا شنژن فراتر از برنامهها و ایدهآلهای اولیه آزمایشگاهی صنعتی، همچون سیستمی زنده بالوپر میگرفت: اکوسیستم نوآوری؛ جایی که ایده، سرمایه، مهارت و فناوری، با سرعت و انعطاف در کنار هم رشد میکردند.
شاخص | سال ۱۹۸۰ | سال ۲۰۰۰ |
|---|---|---|
جمعیت | ۳۰ هزار نفر | ۷ میلیون نفر |
GDP | ۲۷۰ میلیون یوان | بیش از ۲۰۰ میلیارد یوان |
صادرات | تقریباً صفر | بیش از ۴۵ میلیارد دلار |
تعداد شرکتهای ثبتشده | کمتر از ۱۰۰ شرکت | بیش از ۳۰ هزار شرکت |
حقوق متوسط کارگر | ۵۰ یوان/ماه | ~۱۰۰۰ یوان/ماه (اما همچنان پایین) |
شنژن در قرن بیستویکم: شهر آینده همینجا است
شنژن در سال ۲۰۲۵، به عنوان یکی از پیشرفتهترین، سبزترین، و پرشتابترین کلانشهرهای جهان، تعریف تازهای از «شهر» ارائه میدهد:
درحالیکه بسیاری از شهرهای چین با کاهش زادوولد و مهاجرت معکوس دستوپنجه نرم میکنند،جمعیت این شهر همچنان روبه رشد است. برایمثال در سال ۲۰۲۴، جمعیت دائم شنژن به ۱۷٫۹۹ میلیون نفر رسید: معادل افزایش ۲۰۰ هزارنفری تنها در یک سال.
GDP شنژن از ۲٫۷ میلیارد یوان در سال ۱۹۸۰ به ۳٫۴ تریلیون یوان در سال ۲۰۲۳ رسید
هرچند میتوانیم تغییر نوع مهاجرات را بهوضوح مشاهده کنیم. شنژن دیگر فقط مقصد کارگران یدی نیست، بلکه اقامتگاه کارکنان یقهسفید، برنامهنویسان، مدیران پروژه و دانشآموختگان دانشگاهی محسوب میشود.
از نظر شاخص اقتصادی GDP این شهر از تنها ۲٫۷ میلیارد یوان در سال ۱۹۸۰ به ۳٫۴ تریلیون یوان در سال ۲۰۲۳ رسید. در همین سال اقتصاد شنژن ۶ درصد رشد کرد: رقمی که هم از گوانگژو پیشی گرفت و هم از هنگکنگ. طبق هدفگذاری شهری در سال ۲۰۲۴ صنایع نوظهور استراتژیک باید بهتنهایی ارزشی معادل ۲۰۹ میلیارد دلار خلق میکردند که برابر با رشد ۷ درصدی بود.
حکمرانی شهری هوشمند: کنترل یا کارایی؟
در کنار رشد تکنولوژی، دولت محلی شنژن هم از فناوری برای مدیریت پیشرفته شهری بهره گرفت، اما با اقداماتی که از طرفی برای کارایی بالا مورد تحسین قرار گرفتند هم از لحاظ نقض حریم خصوصی نظر منفی منتقدان را به دنبال داشتند:
- دوربینهای تشخیص چهره در حملونقل، بانکها و ادارات
- سیستم امتیاز اجتماعی (Social Credit) برای رتبهبندی شهروندان
- دادهکاوی شهری برای کنترل ترافیک، مصرف انرژی و توزیع منابع
- پروژه City Brain برای تصمیمگیری خودکار درباره توسعه شهری
نقش چندگانه شنژن در نمای امروزی چین
شنژن امروز پس از پکن، شانگهای و گوانگژو بهعنوان چهارمین شهر چین از نظر تولید اقتصادی شناخته میشود، اما ارزش استراتژیک به مراتب بالاتری برای حکومت چین ایجاد میکند.
در وهله اول بورس اوراق بهادار شنژن نه فقط یکی از سه بورس اصلی چین، بلکه خانه بازار رشد (GEM) است، بهشت استارتاپها و شرکتهای فناوری بالا. از طرف دیگر انواع سختافزارها و حتی محصولات نهایی الکتریکی، از دستگاههای پیشرفته پزشکی گرفته تا گوشیهای هوشمند و اتومبیلهای برقی و حتی پهپادها، در این شهر تولید میشوند.
منطقه صنعتی فناوری پیشرفته: سپتامبر ۱۹۹۶، منطقه توسعه صنعتی فناوری بالا در شنژن راهاندازی شد، که در ابتدا تنها ۱۱٫۵ کیلومترمربع مساحت داشت. دولت این منطقه را بهسرعت گسترش داد و در سالهای اخیر اعلام کرد که قصد دارد آن را به ۱۵۹٫۵ کیلومترمربع برساند تا پذیرای بیش از ۲ هزار شرکت فناوری پیشرفته دیگر باشد. این ناحیه در سال ۲۰۱۸ حدود ۳۴ درصد از تولید ناخالص داخلی شنژن را به خود اختصاص داد.
پروژههای WeCity و Net City: شرکت تنسنت در سال ۲۰۱۹ از پروژه WeCity رونمایی کرد؛ طرحی که هدف آن توسعه زیرساختهای شهر هوشمند برای حکمرانی دیجیتال، مدیریت شهری، تصمیمگیری دادهمحور و پیوندهای صنعتی بود. ژوئن ۲۰۲۰ هم این شرکت از طرح بلندپروازانه «توسعه شهری» نام Net City خبر داد؛ پروژهای با وسعت ۲۱ میلیون فوت مربع در شنژن که تقریباً بهاندازه کشور موناکو است.
مرکز نوآوری باز شنژن: این مرکز با پشتیبانی دولت محلی ایجاد شد و حالا منبعی کارآمد برای حمایت از کارآفرینان حوزه سختافزار محسوب میشود.
این شهر نهتنها در فناوری، بلکه در طراحی شهری و کیفیت زندگی نیز الگویی کمنظیر ارائه میدهد: شنژن بهعنوان یکی از پاکترین کلانشهرهای چین شناخته میشود و تمام ناوگان حملونقل عمومی آن؛ از تاکسی تا اتوبوس؛ برقی است. شبکهای گسترده از فضاهای سبز، پارکها و مناطق اکولوژیکی حفاظتشده، نزدیک به نیمی از مساحت شهر را پوشش میدهد و حتی میانگین امید به زندگی در شنژن بیش از ۸۱ سال عنوان میشود.
یونسکو در سال ۲۰۰۸، شنژن را به عنوان یکی از شهرهای خلاق جهانی و «پایتخت طراحی سازمان ملل» معرفی کرد.
این شهر اکنون در مرکز پروژه عظیم «منطقه خلیج بزرگ گوانگدونگ-هنگکنگ-ماکائو» قرار دارد؛ طرحی که با هدف تبدیل جنوب چین به رقیبی جهانی برای مناطقی چون نیویورک یا توکیو دنبال میشود.
چالشهای زندگی در شنژن
اگر شنژن را بازتاب و نماد پیشرفت چین مدرن بدانیم، باید نگاهی نیز به هزینههای این موفقیت داشته باشیم. همان سرعتی که این شهر را به «ویترین توسعه» تبدیل کرد، همزمان یکی از بحرانهای بزرگ سیلیکونولی چین را هم رقم زد. زیر پوست این کلانشهر جوان و براق، شکافهایی وجود دارد که در صورت اغماض آینده شنژن را به خطر میاندازند.
هزینهی زندگی در شنژن بسیار بالا است و مسکن، که روزی یکی از امتیازهای شهر برای جذب مهاجران بود، حالا بیشتر به کابوسی تلخ شباهت دارد:
برای بسیاری از کارگران مهاجر، که ستون فقرات رشد صنعتی شنژن بودند، رؤیای خانهدارشدن، به شکل عریان تبعیض دیده میشود.
بیش از ۷۰ درصد از ساکنان شهر در خانههای اجارهای زندگی میکنند و تنها یکسوم از آنها دارای «هوکو» یا ثبت شهری رسمی هستند. بدون این مجوز فرد از دسترسی به بسیاری از خدمات عمومی مانند مدارس دولتی، بیمه سلامت و مزایای بازنشستگی محروم میشود؛ حتی اگر سالها در شنژن زندگی و کارکرده باشد.
هرچند دولت محلی تلاش میکند با طرحهایی مثل مسکنهای دولتی، آپارتمانهای استعدادیابی یا پروژههای نوسازی شهری این بحران را تعدیل نماید، اما اغلب این طرحها یا بسیار محدودند، یا خود به عاملی برای گرانتر شدن بازار مسکن تبدیل شدهاند. پدیده «آپارتمانهای شیشهای زیبا برای نخبگان» در برابر «خوابگاههای فشرده برای میلیونها کارگر»، شکاف طبقاتی شهری را روزبهروز عمیقتر میکند.
از طرف دیگر، توسعه فیزیکی سریع شهر فشار سنگینی بر اکوسیستم طبیعی وارد کرده است. طی دو دهه گذشته بیش از ۸۰ درصد از سواحل طبیعی شنژن به دلیل احیای زمین برای ساختوساز از بین رفتهاند.
پدیده «آپارتمانهای شیشهای زیبا برای نخبگان» در برابر «خوابگاههای فشرده برای میلیونها کارگر»، شکاف طبقاتی شهری را روزبهروز عمیقتر میکند
مناطقی که زمانی محل تنوع زیستی و تنفس محیطزیست شهری بودند، حالا جای خود را به دیوارهای سیمانی، پروژههای صنعتی و ساختمانهای اداری دادهاند. احیای مصنوعی زمین هم به نابودی تدریجی اکوسیستم منجر شده و هم افزایش ۱۵ درصدی تراکم کربن نسبت به تالابهای طبیعی را در پی داشته است.
بهزعم منتقدان و فعالان محیطزیست توسعهی بیوقفه، سیستم آب زیرزمینی این شهر را فرسوده میکند و کیفیت منابع آبی را در مرز خطرناکی قرار میدهد. تغییر شکل کانالهای طبیعی، افزایش دمای مناطق شهری و کاهش تنوع زیستی، همه نشانههای فشاری هستند که شنژن برای حفظ شتابش بر طبیعت وارد میکند.
اما شاید پیچیدهترین بحران، نه در طبیعت، بلکه در مویرگهای ساختار اجتماعی این شهر خودنمایی کند. شنژن شهری است که باید همزمان پذیرای ۱۸ میلیون نفر، جذبکنندهی نخبگان و نگهدارندهی کارگران باشد. اما منابع، فضا و ساختار آن دیگر با این مأموریت هماهنگ نیست.
بسیاری از مناطق مرکزی شهر، نوسازی شده و چهرهای براق و مدرن پیدا کردهاند، اما حاشیهها همچنان در فقر و تراکم جمعیتی باقیماندهاند. فاصله میان مرکز و پیرامون تنها جغرافیایی نیست و در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و هویتی جلوهی بیشتری دارد.
دولت شنژن وعده داده که تا سال ۲۰۳۵ دستکم یک میلیون خانهی ارزانقیمت برای پوشش ۶۰ درصد از جمعیت بسازد. اما با کمبود زمین، تورم قیمت مصالح، و سودجویی شرکتهای ساختمانی، بسیاری تردید دارند که این وعده رنگ واقعیت بگیرد.
شنژن، الگویی برای جهان یا محصولی تکرارنشدنی از تاریخ؟
در نگاه نخست تجربهی شنژن به یک نقشهی راه موفق شباهت دارد: شهری که با سیاستگذاری ریسکپذیر، جذب سرمایهی خارجی و آزادی در آزمونوخطا، به یکی از پویاترین قطبهای فناوری جهان تبدیل شد. پس چرا چنین مدلی در این ابعاد، در دیگر مناطق روبهرشد جهان و بهویژه کشورهای درحالتوسعه تکرار نشد؟
شاید به این دلیل که شنژن نه صرفاً حاصل یک برنامهریزی دقیق، بلکه نتیجهی کمنظیری از تلاقی تاریخ، جغرافیا، سیاست و ارادهی رهبری بود؛ ترکیبی که بازآفرینی آن در عمل چندان ساده نیست.
در وهله اول، شنژن بهگونهای استثنایی از زمانبندی تاریخی بهره برد: آغاز اصلاحات دنگ شیائوپینگ در کشوری خسته از انقلابفرهنگی، با انبوه نیروی کار ارزان و بازاری آماده. این شهر در بزنگاهی از جهانیسازی، آزادسازی تجاری و عطش سرمایهگذاران جهانی برای تولید ارزان توسعه یافت.
دوم، این شهر تازهتأسیس توانست از زیرساختها، سرمایه، مدیریت و شبکههای تجاری هنگکنگ بهره ببرد؛ مزیتی که برای دیگر مناطق ویژه اقتصادی چین (مانند شانتو، ژوهای یا شیامن) در دسترس نبود و به همین دلیل هیچکدام نتوانستند همتای شنژن رشد و پیشرفت دیوانهواری را تجربه کنند.
اما مهمتر از همه، شنژن از حمایت تمامقد رهبری مرکزی برخوردار بود. دنگ شیائوپینگ این شهر را آزمایشگاه شخصی اصلاحات خود کرد: با قوانین ویژه، اختیارات گستردهی محلی و آزادی در جذب سرمایه. در بسیاری از کشورها، چنین سطحی از هماهنگی بین دولت مرکزی و محلی، یا اینچنین انعطاف نهادی، از اساس قابلتصور نیست.
از منظر نهادی نیز شنژن از ویژگی منحصربهفردی بهره برد: قابلیت تغییر لحظهای. در بسیاری از کشورها تغییر قوانین یا اصلاح ساختارها فرآیندی زمانبر و سیاسی است. اما در شنژن، انعطاف نهادی نه یک ویژگی جانبی، بلکه یکی از اصول بنیادین مدل محسوب میشد. مدیران محلی میتوانستند مقررات واردات، مقررات کار، یا سیاستهای سرمایهگذاری را تغییر دهند تا فرصت از دست نرود؛ چیزی که در یک نظام بسته یا بوروکراتیک سنگین غیرممکن به نظر میرسد.
در مرحلهی بعد شنژن همچنین در دورانی رشد کرد که جهان مشتاق ورود به چین بود: دوران اعتماد، زنجیرههای جهانی بیمرز و تقاضای بینالمللی برای تولید ارزان. اما امروز با افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی و بازتعریف زنجیرههای تأمین، این مسیر دیگر هموار نیست.
حتی در خود چین هم هیچ شهر جدیدی نتوانست جای شنژن را بگیرد. پودونگ شانگهای با پشتوانهی خودِ شانگهای تاحدی موفق شد؛ اما پروژهای مانند شیونگآن که «شنژن شمال» لقب گرفت، هنوز در مرحلهی آزمایش قرار دارد.
تکرار شنژن یعنی تکرار تاریخ، اما تاریخ هیچگاه خودش را به یک شکل بازنویسی نمیکند. ممکن است دیگر کشورها یا شهرها از مدل شنژن الهام بگیرند، چه در آزادسازی اقتصادی و چه در مناطق آزمایشی ویژه، یا در ساخت اکوسیستمهای فناورانه؛ اما آیا میتوانند معجونی از همان زمانبندی، مکان و سیاست را در دست داشته باشند؟