دوربینی که آیفون و گلکسی را به گریه می‌اندازد؛ بررسی ویوو X200 اولترا

در بازاری که پرچمداران بزرگ معمولاً مسیرهای امن و قابل پیش‌بینی را طی می‌کنند، گاهی محصولی وارد میدان می‌شود که قواعد بازی را به‌طور کامل دگرگون می‌کند. ویوو، کمپانی جسور چینی، با X200 اولترا نشان می‌دهد که قصد ندارد دنباله‌رو باشد؛ بلکه با بازتعریف استانداردها در زمینه‌ی عکاسی با گوشی موبایل، اهداف بلندتری دارد. ویوو با این هیولا، دهن‌کجی‌ مستقیمی به تمام برندهایی می‌کند که سال‌ها ادعای پادشاهی در عکاسی موبایل داشته‌اند و می‌گوید: «دوران سلطنت شما تمام شد. حالا من قوانین را تعیین می‌کنم.»

با‌این‌حال، ویوو ایکس ۲۰۰ اولترا پاشنه‌ی آشیلی به اسم «محدودیت عرضه» دارد. این جواهر درخشان فعلاً پشت دیوار بلند بازار چین باقی مانده است و برای استفاده‌ی کامل از پتانسیل‌های مجموعه‌ی دوربین آن، نیازمند کنار آمدن با محدودیت‌های رام چین هستید. آیا اولین گوشی با دوربین اولترا واید مجهز به لرزشگیر اپتیکال، بزرگ‌ترین حسگر در دوربین اصلی با فاصله‌ی کانونی ۳۵ میلی‌متری و همکاری با کمپانی افسانه‌ای Zeiss، کاربر را قانع خواهد کرد تا برای خرید پرچمدار چینی ۱۰۰ میلیونی دست‌به‌جیب شود و با تمام چالش‌های آن کنار بیاید؟ با بررسی ویوو X200 اولترا همراه زومیت باشید.

به‌نظر می‌رسد ویوو با حفظ طراحی آشنا و ترکیب احتمالاً موفق نسل قبل، به اصل نانوشته‌ای پایبند مانده است: «چرا چیزی را که خوب کار می‌کند، تغییر دهیم؟»؛ بنابراین این‌بار هم با همان طراحی و ماژول غول‌پیکر دوربین روبه‌رو هستیم که بخش زیادی از نیمه‌ی بالایی پنل پشتی را اشغال می‌کند؛ طرحی آنقدر آشنا و کلیشه‌ای که پیش از دیدن لوگو، می‌توان حدس زد با محصول «ساخت چین» طرف هستیم.

برخلاف طراحی یکپارچه و موسوم به دهانه‌‌‌ی آتش‌فشانیِ پرچمدار جدید شیائومی، ماژول دوربین ویوو ایکس ۲۰۰ اولترا با ضخامت چشمگیر و بیرون‌زدگی یک‌مرحله‌ای، کاملاً از بدنه جدا به‌نظر می‌رسد. در مرکز این ماژول، لوگوی برند باسابقه‌ی آلمانی زایس به‌چشم می‌خورد و حلقه‌های موج‌دار اطراف آن و حال‌وهوای کلی محصول، به‌روشنی نشان می‌دهد که ویوو بیش از آنکه در پی معرفی گوشی موبایل باشد، تلاش کرده است تا حس دوربین‌های کلاسیک را بازآفرینی کند.

وجود چنین برجستگی بزرگی باعث می‌شود تا این گوشی روی میز یا سطوح صاف دیگر با زاویه و شیب زیادی به‌سمت پایین قرار بگیرد و به‌ همین‌ دلیل ممکن است حتی از خرید هولدر گوشی هم بی‌نیاز شوید!

پنل پشتی شیشه‌ای در ترکیب با فریم آلومینیومی، با طراحی تخت‌‌تر از قبل، به ترند روز بازار نزدیک‌تر شده است؛ البته نه آن‌قدر که ظاهر گوشی را به مکعب تبدیل کند. روی شیشه‌ی به‌کاررفته در پنل پشتی، نقوش و اشکال ظریفی دیده می‌شود و بافت شیشه، حسی لطیف و خوشایند را به دست منتقل می‌کند؛ آن‌قدر لطیف که گاهی امکان دارد گوشی مانند ماهی سُر بخورد. در چنین شرایطی، خوشبختانه لبه‌ی پایینی جزیره‌ی بزرگ دوربین ناخواسته نقش تکیه‌گاه را ایفا و تا حدی از لیز خوردن گوشی جلوگیری می‌کند.

الگوبرداری از طراحی و ویژگی‌‌های محصولات اپل به‌ سنتی همیشگی در میان شرکت‌های چینی بدل شده است و گویی می‌کوشند برای کاربران خود نزدیک‌ترین تجربه‌ به آیفون را در بستر اندروید فراهم کنند؛ با همین سیاست و با دنباله‌روی از سری آیفون ۱۶، روی فریم ویوو ایکس ۲۰۰ اولترا علاوه‌بر کلید‌های کنترل صدا، پاور و درگاه‌ شارژ USB-C 3.2، دکمه‌ی بحث‌برانگیز کمرا کنترل دیده می‌شود؛ اینکه چنین المانی در زندگی روزمره و در عمل چقدر کاربرد خواهد داشت، هنوز جای تردید و پرسش دارد. فارغ از آن، اگر دستان کوچکی داشته باشید، دسترسی به دکمه‌های کم و زیاد کردن صدا چندان آسان نیست و بهتر بود که کمی پایین‌تر قرار بگیرد.

به‌طور کلی، طول‌ و عرض دستگاه حدود یک میلی‌متر افزایش یافته است و کاربر فضای بیشتری (حدود سه سانتی‌متر مربع) از پنل جلویی را برای تماشای محتوا در اختیار دارد. اگرچه خود نمایشگر خمیده نیست، پنل نزدیک به لبه و روی حاشیه‌ها به‌سمت فریم بازمی‌گردند.

نمایشگر X200 Ultra با پوشش Gorilla Glass Armor محافظت می‌شود. شاید بپرسید چرا ویوو به سراغ Armor 2 نرفته؟ برای این پرسش، پاسخی ساده وجود دارد: استراتژی کاهش هزینه. در کل، ویوو ترجیح داده به‌جای استفاده از بهترین متریال در همه‌‌ی بخش‌ها، تعادلی بین قیمت و کیفیت ایجاد کند؛ نتیجه هم پرچم‌داری است با طراحی خوب [نه الزاماً بی‌نقص]؛ اما متعادل و کاربرپسند.

اگرچه پرچمدار دوربین‌محور ویوو X200 Ultra با داشتن گواهی‌های IP68 و IP69، در برابر گردوغبار، غوطه‌وری در آب و پاشش پرفشار آب با دمای بالا مقاومت دارد و ظاهراً برای عکاسی در محیط‌هایی مانند کویر، کوهستان و جنگل‌های بارانی مناسب است، نباید میزان مقاومت بدنه در برابر خط‌‌وخش، سقوط و ضربه را فراموش کرد که نه به IP بلکه به استحکام متریال به‌کاررفته در دستگاه بستگی دارد؛ به‌عنوان مثال ما حین بررسی مراقبت بسیاری از گوشی به‌عمل آوردیم؛ اما با توجه‌ به‌ اینکه ماژول شیشه‌ای دوربین هیچ‌گونه پوشش محافظتی ندارد، به‌راحتی دچار خط‌وخش شد.

زمانی که X200 پرو، برادر کوچک‌تر X200 اولترا، به زومیت رسید، با دیدن ماژول غول‌آسای دوربینش انتظار نداشتم که در مقابل پرچمدارهای اسم‌ورسم‌دار حرفی برای گفتن داشته باشد؛ اما نگاهی به نمونه‌عکس‌هایی که تیم ویدیو برای بررسی اولیه گرفته بودند، کافی بود تا شگفت‌زده شوم و بفهمم هنوز در عکاسی موبایل جای پیشرفت بزرگی وجود دارد؛ جایی که بسیاری از پرچمداران سنتی کمتر به آن توجه کرده‌اند.

عکس‌ها آن‌قدر وسوسه‌کننده بودند که تا وقتی X200 پرو دستم بود، هر منظره و سوژه‌ای را بهانه می‌کردم تا توانایی‌هایش را محک بزنم و مثل یک دوربین همراه از آن استفاده کنم. همین تجربه ذهنیتی تازه از ویوو برایم ساخت؛ طوری که با خودم گفتم: «X200 پرو که آخرت دوربین بود، ببین اولتراش دیگه چیه!»

X200 اولترا صرفاً گل‌سرسبد خانواده‌ی X200 به‌حساب می‌آید و قرار نبود در این فاصله‌ی کوتاه مرزهای عکاسی موبایلی را جابه‌جا کند؛ اما عملکردش فراتر از انتظار ظاهر شد. در عکس‌های گوشی، عنصری که بیش از هر چیز گیرایی تصویر را رقم می‌زند، به بهترین شکل ممکن اجرا شده است: هماهنگی کم‌نظیر میان حسگر، لنز، تراشه و نرم‌افزار. جداسازی دقیق بافت‌ها، استخراج جزئیات ریز از دل صحنه و در نهایت ارائه‌ی تصاویر جذاب و چشم‌نواز آن‌قدر به چشم می‌آیند که حتی پیش از زوم کردن تصویر می‌توان به کیفیت بالای آن اعتراف کرد.

ترکیب وضوح و شفافیت بالا با کالیبراسیون دقیق رنگ‌ها، نورسنجی اصولی، کنتراست کنترل‌شده و بازه‌ی دینامیکی چشم‌گیر که چه در عکاسی، چه در فیلم‌برداری دستیابی به مقدار 14EV را به کاری آسان برای X200 اولترا تبدیل می‌کند، نتیجه‌ای کم‌نقص رقم زده است؛ تصاویری که به جرئت می‌توان آن‌ها را در میان بهترین نمونه‌های ثبت‌شده با موبایل قرار داد.

ویوو در زمینه‌ی تحقق رؤیای تولید گوشی‌ای با دوربین بی‌نظیر، تنها به تلاش خودش متکی نیست و همکاری با بزرگان صنعت اپتیکی همچون زایس نقش پررنگی در موفقیت این پرچمدار داشته است.

زایس نقشی کلیدی در درخشش X200 اولترا ایفا می‌کند؛ حضوری که فقط به طراحی و پوشش لنزها محدود نمی‌شود و در بخش نرم‌افزار هم ادامه دارد. میان پروفایل‌های رنگی متعدد دوربین، پروفایل اختصاصی Zeiss Natural نزدیک‌ترین خروجی به دوربین‌های حرفه‌ای را ارائه می‌دهد؛ جایی‌ که رنگ‌ها خنثی، نور متعادل و کنتراست طبیعی ثبت می‌شوند؛ بااین‌حال، چون به‌طور پیش‌فرض پروفایل Vivid فعال است، تا زمانی‌ که آن را تغییر ندهید، عکس‌ها با رنگ‌های اشباع‌تر و کنتراست بالاتر ثبت می‌شوند؛ خروجی‌ای که برای نمایش روی صفحه‌نمایش گوشی جلوه‌ای پرزرق‌وبرق‌تری دارد.

به‌جز پروفایل‌های رنگی، ردپای حضور زایس در جای‌جای رابط کاربری دوربین از جمله جلوه‌های متنوع بوکه و تنظیم شدت آن با تغییر دیافراگم نرم‌افزاری دیده می‌شود. افزون‌بر بهینه‌سازی‌های نرم‌افزاری، کوتینگ *Zeiss T نقش مهمی در دفع انعکاس‌ها و مزاحمت‌های نوری و پدیده‌ی Lens Flare دارد و تا ۹۸ درصد نوری را که به‌ سطح لنز برخورد می‌کند، از خود عبور می‌دهد و به‌ حسگر منتقل می‌کند تا داده‌های نوری با بالاترین دقت دریافت شوند.

ویوو در X200 اولترا اهمیت بالایی برای دوربین اولتراواید قائل شده و برخلاف شرکت‌های دیگر برخوردی تبعیض‌آمیز با این دوربین نداشته است. پیشرفته‌ترین پرچمدار چینی‌ها حالا از همان حسگر ۵۰ مگاپیکسلی دوربین واید یعنی LYT-818 با ابعاد ۱/۱٫۲۸ اینچ برای دوربین اولتراواید نیز استفاده می‌کند؛ بنابراین گوشی پرچمدار جدید ویوو به‌نوعی بزرگ‌ترین حسگر برای دوربین اولتراواید را در بین گوشی‌های هوشمند دارد.

هیجان ماجرا وقتی بیشتر شد که فهمیدم ویوو حتی لرزشگیر اپتیکال را هم برای X200 اولترا از قلم نینداخته و این گوشی نخستین موبایل دنیا است که دوربین اولتراواید آن از OIS بهره می‌برد. نتیجه فقط عکس‌های شفاف‌تر در نور کم نیست، بلکه ثبات فوق‌العاده‌ی کادر هنگام فیلم‌برداری را هم به‌دنبال دارد.

در کنار دوربین اولتراواید، لرزشگیر اپتیکال دوربین واید نیز با فناوری اختصاصی GimbalOIS ترکیب شده است تا طبق استاندارد CIPA، لرزش‌های ناشی از حرکت را تا ۵ استاپ (گام نوری) جبران کند؛ دستاوردی که X200 اولترا را در حوزه‌ی لرزشگیری هم به رقیبی جدی برای سایر پرچمداران تبدیل می‌کند.

شاید تلاش ویوو برای بهترین‌بودن دوربین اولتراواید، ناشی از استفاده از لنزی با فاصله‌ی کانونی بیشتر و میدان دید بسته‌تر برای دوربین واید باشد. بله؛ X200 اولترا به‌جای استفاده از لنزهای متداول ۲۳ میلی‌متری که در مدل پرو نیز وجود داشت، از لنزی ۳۵ میلی‌متری استفاده کرده است که در عکاسی کلاسیک و استفاده از دوربین‌های ILC لنزی متداول به‌حساب می‌آید. این لنز که ویوو آن را Human Documentary Lens می‌نامد، پرسپکتیو دید انسانی را بهتر بازتاب می‌دهد، عکاسی خیابانی و پرتره را طبیعی‌تر نشان می‌دهد، نسبت ابعاد سوژه‌ها را منطقی‌تر جلوه می‌دهد و اعوجاج را به‌ویژه در گوشه‌های تصویر کاهش می‌دهد.

در مورد بسته‌تر شدن زاویه‌ی دید، همان‌طور که گفتم احتمالاً یکی از دلایل استفاده از حسگری بالارده برای دوربین اولتراواید با ابعاد پیکسل بزرگ‌تر همین باشد که هنگام زوم دیجیتال در گپ بین دو فاصله‌ی کانونی، جای خالی فاصله‌ی متداول برای دوربین واید گوشی‌ها (۲۳ تا ۲۵ میلی‌متر)، با کمترین افت کیفیت پر شود. یکی دیگر از تغییراتی که می‌تواند استفاده از لنز را غلط‌انداز جلوه دهد، نسبت بزرگنمایی دوربین تله‌فوتو به دوربین اصلی است. ازآنجاکه همچنان لنز ۸۵ میلی‌متری برای تله‌فوتو دیده می‌شود، بزرگ‌نمایی نسبت‌ به واید ۲٫۵ برابر به‌دست می‌آید؛ اما سازنده بزرگ‌نمایی را همچنان ۳٫۷ برابر اعلام می‌کند که در واقع به تغییرنکردن رویکرد اندازه‌گیری نسبت به فاصله‌ی ۲۳ میلی‌متری، اشاره دارد.

وقتی صحبت به دوربین تله‌فوتو می‌رسد، X200 اولترا با لنز ۲۰۰ مگاپیکسلی خود حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. اگرچه ویوو تمرکز اصلی را روی ارتقای سایر دوربین‌ها گذاشته است، تجربه‌ی عکاسی با این تله‌فوتو حال‌وهوای متفاوتی دارد؛ آن‌قدر که می‌توان گفت بخش عمده‌ای از جذابیت عکاسی و فیلم‌برداری گوشی حول همین دوربین می‌چرخد. هنگام کار با رابط کاربری هم ناخودآگاه بیشتر زمان صرف استفاده از آن می‌شود. چند دلیل اصلی را می‌توان در جذابیت بیشتر دوربین تله‌فوتو دخیل دانست؛ یکی اینکه هرچه تصاویری از سوژه‌هایی با بافت پیچیده مانند چهره‌ی افراد با بزرگ‌نمایی بالاتر ثبت شود، جزئیات واضح‌تری از سوژه به‌دست می‌آید و ازآنجاکه تمایلی طبیعی به‌ نزدیک‌بودن جزئیات عکس به چیزی که انسان می‌بیند و حتی فراتر، وجود دارد، این عکس‌ها جذاب‌تر به‌نظر می‌رسند.

چیزهایی مانند نزدیک‌بودن نسبت ابعاد سوژه‌ها به دید انسانی، عمق میدان محدود و متمرکز کردن نگاه بیننده روی سوژه با فوکوس روی آن و فلوشدن پلکانی و طبیعی سوژه‌های دورتر و در مواردی تصویر بزرگ‌نمایی‌شده‌ای از عناوین بسیار دور در کنار سوژه‌ای که ابعاد منطقی و فاصله‌ی نه‌چندان دوری دارد، همگی در تمایل استفاده‌ی بیشتر از دوربین تله‌فوتو دست دارند. X200 اولترا به‌لطف دقت بالایی که در تفکیک جزئیات، نمایش رنگ، کنتراست و گستره‌ی دینامیکی دارد، چنین تصاویری را به‌ بهترین شکل ممکن، به‌ویژه در حالت‌های عکاسی ماکرو و پرتره و فیلم‌برداری مانند سینماتیک و اسلوموشن در معرض نمایش مخاطب می‌گذارد. در انتها از تغییری کوچک غافل نمی‌شویم که به‌موجب روزنه‌ای بازتر، ۳۸ درصد نور بیشتر به‌ سمت حسگر دوربین تله‌فوتو هدایت می‌کند تا دستگاه بهتر از هر زمانی در نور کم، عکس‌های روشن‌تر و کم‌نویزتر بگیرد.

X200 اولترا در مقوله‌ی عکاسی شب به چیزی که صرفاً در شأن یک پرچمدار باشد، بسنده نمی‌کند و نه‌تنها اشتیاق عکاسی با گوشی در روز را با عکس‌های شبش کور نمی‌کند، بلکه عملکرد فعلی پرچمدارهای دیگر را هم زیر سؤال می‌برد. تصاویری با کنتراست بالا، رنگ‌های زنده، جزئیات فوق‌العاده و عملکردی شبیه به روز در ثبت هایلایت‌ها، سایه‌ها و انعکاس‌ها بدون رنگ‌پریدگی یا هاله‌های ناشی از منابع نوری، حتی خارج از کادر، تجربه‌ای بی‌نقص و چشم‌نواز از عکاسی شبانه ارائه می‌دهند.

عکس‌های شب، برخلاف برخی پرچمداران دوربین‌محور، نتیجه‌ی دستکاری اغراق‌آمیز نرم‌افزار یا دخالت آشکار هوش مصنوعی نیستند؛ نه جزئیات غیرطبیعی در بخش‌های خاص تصویر دیده می‌شود و نه جلوه‌ای مصنوعی در کل عکس. این‌بار تأثیر حسگر پیشرفته‌ی دوربین اولتراواید کاملاً ملموس است: کاهش نویز با حساسیت پایین‌تر، حذف لرزش ناشی از نوردهی طولانی و تثبیت کامل تصویر به‌لطف لرزش‌گیر اپتیکال. حاصل کار، عکس‌هایی یک‌دست، شفاف و طبیعی هستند که بدون افت محسوس کیفیت، تجربه‌ی عکاسی شبانه را به سطحی تازه می‌رسانند.

شاید عکاسی سلفی در گوشی ویوو X200 اولترا برای بسیاری در اولویت نباشد؛ اما ویوو در این بخش هم چیزی کم نگذاشته است. اگر به یاد داشته باشید، دوربین سلفی X200 پرو فاقد فوکوس خودکار بود؛ حالا در نسخه‌ی اولترا، ضعف یادشده با اضافه‌شدن فوکوس خودکار و حسگر بزرگ‌تر و دقیق‌تر ۵۰ مگاپیکسلی برطرف شده است. هرچند نباید انتظار کیفیت دوربین‌های پشتی را از سلفی‌ها داشت؛ اما خروجی کلی احتمالاً با جزئیات دقیق، رنگ‌های طبیعی، نوردهی مناسب و کنتراست متعادل، رضایتتان را جلب می‌کند. فوکوس خودکار هم کمک می‌کند سوژه‌ها همیشه شفاف و واضح ثبت شوند و در پس‌زمینه، بوکه‌ای ملایم و طبیعی به عکس‌ها جلوه‌ی زیباتری بدهد.

برای کامل‌تر شدن تجربه‌ی عکاسی و فیلم‌برداری، دکمه‌ای کنترلی روی فریم گوشی قرار دیده می‌شود؛ مشابه چیزی که در آیفون ۱۶ پرو مکس دیدیم. این دکمه به فشار دست بسیار حساس است و کارهای متنوعی انجام می‌دهد: جابه‌جایی سریع میان زوم، لنز یا نوردهی با یک سوایپ ساده، قفل فوکوس و نوردهی یا دنبال‌کردن سوژه با لمس ملایم. با فشار بیشتر نیز دکمه نقش شاتر را ایفا می‌کند یا می‌تواند مستقیماً مود دلخواه را برایتان باز کند. شدت فشار و عملکرد هر حالت نیز قابلیت شخصی‌سازی دارد. با وجود همه‌ی این امکانات، در تجربه‌ی من استفاده‌ی روزمره از دکمه‌ی کنترلی چندان پررنگ نبود و بیشتر به‌عنوان ابزاری مکمل جلوه می‌کرد.

ترکیب چنین مجموعه‌ی قدرتمندی از دوربین، نرم‌افزاری حرفه‌ای و مهندسی‌شده را می‌طلبد؛ نرم‌افزاری که امکان کنترل کامل در تمام مودهای عکاسی و فیلم‌برداری را فراهم می‌کند و فراتر از انتظارات ظاهر می‌شود؛ البته همین گستردگی قابلیت‌ها باعث می‌شود رابط کاربری کمی شلوغ و گاه گیج‌کننده به‌نظر برسد؛ اما در دستگاهی با این سطح از امکانات، وجود تنوع ویژگی‌ها اجتناب‌ناپذیر است.

موقع پرسه‌زدن در رابط کاربری، یک نکته‌ی منفی بزرگ به‌چشم می‌آید: وقتی قصد دارید از حالتی خاص مثل High Res یا Night Mode استفاده کنید، احتمال دارد به‌طور خودکار به حالت دیگری منتقل شوید و پیامی دریافت کنید که نشان می‌دهد این قابلیت‌ها با مودهایی مثل Landscape & Night ادغام شده‌اند.

تنوع گزینه‌ها، امکانات و تنظیمات مختلف به‌اندازه‌ای بالا است که شاید حتی اگر به کل آن‌ها مسلط شوید، بعد از مدتی فراموش کنید که قبلاً چنین امکانی در اپ دوربین وجود داشته، مگر آنکه آن ویژگی خاص برای شما بسیار پرکاربرد و چشمگیر باشد؛ برای مثال در تجربه‌ی شخصی‌ام، بخش‌هایی مانند Portrait Video و فیلترهای سینمایی آن و بخش Street Photography که قبلاً در بررسی X200 پرو به‌ آن اشاره کرده‌ایم، بسیار برایم جذاب بودند. یکی دیگر از موارد جذابی که با آن برخورد داشتم، تشخیص موقعیت مناسب سوژه(ها) در کادر و ثبت خودکار عکس است که در مواردی که گوشی در جایی ثابت گذاشته شده باشد و دسترسی به شاتر وجود نداشته باشد، کاربردی خواهد بود.

تجربه‌ی عکاسی و فیلم‌برداری در گوشی جدید ویوو فقط به قدرت تراشه‌ی ۸ الیت محدود نمی‌شود. این برند با فناوری اختصاصی Blueprint و دو تراشه‌ی کمکی، دنیای تازه‌ای از سرعت را به کاربر هدیه می‌دهد. دیگر خبری از تأخیر آزاردهنده‌ی شاتر یا پرش‌های ناگهانی هنگام جابه‌جایی بین لنزها نیست، حتی وقتی در حال فیلم‌برداری باشید. پردازش عکس و ویدیو ارتقا یافته است؛ به‌ویژه در ضبط ویدیوهای 4K Dolby Vision با نرخ ۶۰ فریم‌برثانیه و بیت‌ریت سنگین ۲۴ مگابیت‌برثانیه که نتیجه‌ای حرفه‌ای و تماشایی به‌دست می‌دهد. در کنار همه‌ی این‌ها، مصرف انرژی دوربین به‌شدت بهینه شده است و می‌توانید با یک شارژ کامل، تقریباً یک روز تمام بدون دغدغه به عکاسی و فیلم‌برداری سنگین بپردازید؛ عملکردی که حتی رقبای بزرگی مثل قدرتمندترین آیفون را هم به چالش می‌کشد.

ویوو X200 اولترا از پنل ۶٫۸۲ اینچی OLED با رزولوشن ۱۴۴۰ در ۳۱۶۸ پیکسل استفاده می‌کند تا محتوا با جزئیات و شفافیت بالاتر نمایش داده شود؛ البته در بخش تنظیمات می‌توان برای صرفه‌جویی در مصرف انرژی، رزولوشن را روی HD یا ۱۰۸۰ در ۲۳۷۶ پیکسل تنظیم کرد. تراکم پیکسلی در چنین نمایشگری با مساحت ۱۱۳ سانتی‌متر مربع به عدد بسیار خوب ۵۱۰ پیکسل‌براینچ می‌رسد. بیش‌از ۹۳٫۳ درصد از پنل جلویی را نمایشگر به‌ خود اختصاص می‌دهد تا با کمترین میزان حاشیه، کاربر بیشترین سهم را برای تماشای محتوا در اختیار داشته باشد.

پنل ۱۰بیتی ویوو ایکس ۲۰۰ اولترا با نمایش بیش‌از یک میلیارد رنگ، از استانداردهای دالبی ویژن و HDR Vivid پشتیبانی می‌کند تا تجربه‌ای واقع‌گرایانه، زنده و چشم‌نواز از نمایش محتوا ارائه دهد؛ البته برای بهره‌مندی کامل از مزایای محتوای HDR، نمایشگر باید بتواند روشنایی بالایی تولید کند تا جزئیات در نواحی روشن و تاریک تصویر به‌خوبی تفکیک شوند و دامنه‌ی دینامیکی تصویر افزایش یابد. از این نظر، ویوو ایکس ۲۰۰ اولترا عملکردی کم‌نظیر دارد؛ چراکه هنگام پخش محتوای HDR، روشنایی نمایشگر آن تا عدد کم‌سابقه‌ی ۴۲۷۰ نیت روشن می‌شود که یکی‌از بالاترین مقادیر در دنیای گوشی‌های هوشمند به‌حساب می‌آید.

روشنایی نمایشگر در حالت دستی به ۹۲۴ نیت و در حالت خودکار به ۲۱۷۰ نیت می‌رسد که عملکردی چشمگیر محسوب می‌شود. پنل 8T LTPO گوشی نیز بسته به محتوای در حال نمایش، نرخ نوسازی را بین یک تا ۱۲۰ هرتز تغییر می‌دهد؛ هرچند که دقت و دامنه‌ی تغییرات آن به پرچمدارانی مانند شیائومی ۱۵ اولترا نمی‌رسد.

 ویوو X200 اولترا با ارائه‌ی سه پروفایل رنگی، به کاربر امکان می‌دهد تا به‌دلخواه تجربه‌ی بصری را براساس دقت و اشباع رنگی تنظیم کند. پروفایل‌های رنگی Standard و Professional فضای رنگی sRGB را پوشش می‌دهند؛ درحالی‌که پروفایل Bright برپایه‌ی فضای رنگی DCI-P3 طراحی شده است. پروفایل Professional با پوشش کامل فضای رنگی sRGB، رنگ‌ها را با تن خنثی و نزدیک به واقعیت نمایش می‌دهد و گزینه‌ای مناسب برای کارهای دقیق مانند ادیت و ویرایش عکس به‌شمار می‌رود. در مقابل، فعال‌سازی پروفایل Bright باعث افزایش خطای رنگی می‌شود؛ به‌گونه‌ای‌ که رنگ‌ها با دمای بالاتر (مایل به سردی) به نمایش در می‌آیند.

در مجموع، نمایشگر ویوو X200 اولترا با پوشش کامل فضای رنگی sRGB و DCI-P3، توانایی نمایش طیف وسیعی از رنگ‌ها را دارد؛ اما برای نمایش دقیق‌تر و طبیعی‌تر رنگ‌ها، پروفایل Professional بهترین گزینه خواهد بود.

تقریباً ۶ ماه از بررسی گلکسی S25 اولترا در زومیت به‌عنوان نخستین گوشی مجهز به تراشه‌ی شگفت‌انگیز اسنپدراگون ۸ الیت می‌گذرد و اکنون، ویوو X200 اولترا شاید دهمین گوشی هوشمند با همین تراشه باشد که مهمان میز بررسی زومیت شده است. حتی اگر مقاله‌ی بررسی اسنپدراگون ۸ الیت را مطالعه نکرده باشید، مرور بررسی‌های اخیر زومیت به‌خوبی نشان می‌دهد که گوشی‌های مجهز به جدیدترین تراشه‌ی کوالکام، به‌دلیل معماری پیشرفته و طراحی بهینه، باید عملکرد پردازشی درخشان و شارژدهی قابل‌ اتکایی داشته باشند.

با نگاهی به ویوو X200 اولترا از دریچه‌ی بنچمارک‌ها که تا حدودی بازتاب‌دهنده‌ی رفتار دستگاه در دنیای واقعی هستند، می‌توان عملکرد آن را دقیق‌تر بررسی کرد. در بنچمارک‌هایی مانند GeekBench 6 که عملکرد خام CPU و GPU را در بازه‌ی زمانی کوتاه‌مدت می‌سنجند، پرچمدار ویوو عملکرد بسیار خوبی را از خود نشان می‌دهد. حتی در یک دور آزمون شبیه‌ساز بازی GFXBench در هر دو حالت Off Screen و On Screen دستگاه توانست به‌ فریم‌ریت قابل توجهی دست پیدا کند.

بااین‌حال نباید فراموش کرد استرس‌تست‌ GPU و CPU یکی از سنگ محک‌های اصلی عملکرد گوشی‌ها و کارایی سیستم خنک‌کننده در شرایط پرفشار هستند. سیستم خنک‌کننده‌‌‌‌ی گوشی ویوو با نام «Ice Field»، به‌شکل محفظه‌ی بخار تعبیه شده است که در تبلیغات وعده‌ی دفع حرارت سریع و پایدار را می‌دهد. نتایج حاصل از داده‌های استرس تست‌های رایج نیز تأکید می‌کند که X200 Ultra در برابر فشار کوتاه‌مدت، عملکردی استاندارد و بسیار خوب دارد؛ اما همان‌طور که نمودار پایداری عملکرد نشان می‌دهد، در صورت ادامه‌دار شدن شرایط پرفشار برخلاف گلکسی S25 اولترا که به‌مرور و با شیب ملایمی عملکرد خود را کاهش می‌دهد، نماینده‌ی ویوو رفتاری به‌اصطلاح سینوسی و پرنوسان از خود نشان می‌دهد.

ویوو برای جبران مصرف انرژی نمایشگر بزرگ‌تر و روشن‌تر و همچنین سخت‌افزار قدرتمند، ظرفیت باتری پرچم‌دار خود را با افزایشی ۵۰۰ میلی‌آمپرساعتی به ۶۰۰۰ میلی‌آمپرساعت رسانده است تا ظرفیت آن شایسته‌ی عنوان «اولترا» باشد.

در نتیجه‌ی تصمیم ویوو، X200 اولترا در استفاده‌های روزمره، حدود ۱۸ ساعت دوام می‌آورد و ۲۶ درصد شارژدهی بیشتری نسبت به گلکسی S25 اولترا ارائه می‌دهد؛ البته باید توجه داشت که طول عمر باتری در استفاده‌ی روزمره در شرایط واقعی و هنگام استفاده از ابزارهای تغییر IP و اینترنت همراه، قطعاً کمتر از عدد اعلام‌شده خواهد بود.

ویوو X200 اولترا از شارژ سیمی فوق‌سریع با توان ۹۰ وات پشتیبانی می‌کند و با استانداردهای رایج و محبوبی مانند PD ،PPS ،QC و UFCS نیز سازگار است؛ بنابراین می‌توان آن را با طیف وسیعی از شارژرهای سریع، شارژ کرد. قابلیت‌های شارژ معکوس سیمی و بی‌سیم نیز در این گوشی وجود دارد که می‌توان از آن برای شارژ دستگاه‌های دیگر مانند هدفون و ساعت هوشمند استفاده کرد.

ویوو X200 اولترا درحال‌حاضر به‌صورت رسمی صرفاً برای بازار چین عرضه شده است؛ ازاین‌رو، دستگاه به‌جای رابط گلوبال Funtouch‌OS از OriginOS 5 مبتنی‌بر اندروید ۱۵ بهره می‌برد؛ رابط کاربری‌ای که به‌طور اختصاصی برای کاربران چینی طراحی شده و استفاده از آن برای کاربران خارج از چین، تجربه‌ی نسبتاً پرچالشی به‌همراه دارد؛ بنابراین، اگر تصمیم به خرید ویوو X200 اولترا گرفته‌اید، باید در کنار مزایای چشمگیر آن، خود را برای دردسرهای رابط کاربری نیز آماده کنید.

همان‌طور که پیش‌تر در بررسی ویوو X200 پرو اشاره کردیم، در اولین برخورد با رابط کاربری، انبوه اپلیکیشن‌های چینی پیش‌فرض شما را غافلگیر خواهد کرد؛ اپلیکیشن‌هایی که حذف برخی از آن‌ها ممکن نیست و ناچار به تحملشان خواهید بود. همچنین حتی با تنظیم زبان دستگاه روی انگلیسی، همچنان با پیام‌هایی به زبان چینی مواجه می‌شوید و در فید خبری گوشی نیز، با محتوای محلی چین بیشتر آشنا خواهید شد!

از سوی دیگر، سرویس‌های گوگل به‌صورت پیش‌فرض روی دستگاه نصب نیستند؛ برای نصب آسان‌تر آن‌ها، باید ابتدا در تنظیمات گزینه‌ی Google Service Management را فعال کنید تا به‌صورت مستقیم از طریق مارکت ویوو بتوانید گوگل‌پلی را نصب کنید. اگرچه می‌توان اپلیکیشن‌هایی مانند Google Maps را روی دستگاه نصب و اجرا کرد؛ اما عملکرد برخی از سرویس‌های گوگل، به‌ویژه Google Timeline، به‌دلیل محدودیت‌های اعمال‌شده با اختلال مواجه می‌شود.

یکی از مشکلات در پوسته‌ی OriginOS این است که به‌صورت پیش‌فرض، برنامه‌ها دسترسی‌های معمول را ندارند؛ بنابراین، راه‌اندازی اولیه‌ی بسیاری از اپلیکیشن‌ها به تنظیمات دستی نیاز دارد و باید به‌صورت جداگانه دسترسی‌هایی مانند اجرای خودکار در پس‌زمینه و نمایش نوتیفیکیشن‌ها را فعال کنید؛ به‌ همین‌ دلیل، در ابتدای استفاده احتمالاً با مشکلات و دردسرهایی مواجه خواهید شد.

اگر از ساعت‌های هوشمند سامسونگ یا دیگر برندهای مبتنی‌بر Wear OS استفاده می‌کنید، احتمال دارد در برقراری اتصال پایدار با گوشی X200 اولترا با مشکلاتی مواجه شوید؛ زیرا اتصال میان گوشی و ساعت ممکن است برقرار شود؛ اما دریافت نوتیفیکیشن‌ها اختلال زیادی دارد و اتصال گاه‌وبی‌گاه قطع خواهد شد. با چنین معضلاتی، احتمال دارد تجربه‌ی استفاده از نرم‌افزار Vivo X200 Ultra تا حد زیادی توی ذوقتان بزند.

پرچمداران بزرگی مانند گلکسی S25 اولترا و آیفون ۱۶ پرو مکس، با ارائه‌ی تجربه‌ای متعادل در همه‌ی زمینه‌ها، سعی در جلب رضایت طیف وسیعی از کاربران را دارند؛ اما ویوو X200 اولترا مسیری متفاوت را در پیش گرفته است؛ این گوشی در بازار ایران با برچسب قیمتی در همان حوالی رقبا، شما را در برابر دو راهی بزرگی قرار می‌دهد: آیا ارزشش را دارد که از خیر نام‌های آشنا بگذرید و به‌سراغ تازه‌وارد جسور ویوو بروید؟ راستش همان‌طور که در مقاله خواندید، ویوو X200 اولترا محصولی نیست که بخواهد در همه‌ی زمینه‌ها شما را راضی نگه دارد و با خرید آن احتمالاً وارد قماری بزرگ می‌شوید؛ قماری که در یک سوی آن، درخشش بی‌مانند دوربینش قرار دارد و در سوی دیگر، چالش‌هایی که صبر و حوصله‌ی شما را می‌طلبد.

نوع طراحی گوشی با ماژول غول‌پیکر دوربین شاید برای استفاده‌ی روزمره دست‌وپاگیر باشد، رابط کاربری شلوغ و محدودیت‌های رام چین می‌تواند اعصابتان را به هم بریزد و نبود لوازم جانبی یا خدمات پس از فروش مناسب، دردسرهای خودش را دارد؛ اما اگر عاشق عکاسی باشید، اگر قلب شما برای ثبت لحظه‌های بی‌نقص با جزئیاتی خیره‌کننده بتپد، ویوو X200 اولترا بهترین انتخاب است.

اکنون نوبت شماست که بگویید آیا به‌سراغ خرید پرچمدارهای نام‌آشنای بازار خواهید رفت یا آن‌قدر عاشق عکاسی هستید که ویوو ایکس ۲۰۰ اولترا را با همه‌ی چالش‌هایش انتخاب کنید؟