از شریف تا تویوتا؛ گفتگو زومیت با لیلا شریفیان، مدیر فنی غول خودروسازی جهان
سهشنبه 18 شهریور 1404 - 13:30مطالعه 8 دقیقهآینده صنعت خودروسازی چگونه خواهد بود؟ برای لیلا شریفیان، مدیر فنی تویوتا موتور اروپا، پاسخ روشن است: «یک کامپیوتر با چهار چرخ». این تنها بخشی از دیدگاه زنی است که مسیر الهامبخش خود را از دانشگاههای صنعتی شریف و ETH زوریخ آغاز کرد و امروز در یکی از کلیدیترین جایگاههای بزرگترین خودروساز جهان، بر روی فناوریهای آیندهنگر مانند «خودروهای تعریفشده با نرمافزار» کار میکند.
در این گفتگوی اختصاصی با زومیت، لیلا شریفیان ما را به سفری در دل تحولات پرشتاب صنعت خودرو میبرد؛ از دورانی که روی موتورهای دیزل کار میکرد تا امروز که پیشرانههای الکتریکی و هوش مصنوعی، قواعد بازی را تغییر دادهاند. او همچنین از چالشهای این مسیر میگوید؛ از لحظاتی که بهعنوان یک زن در صنعتی مردانه «کمتر جدی گرفته شده» تا فشارهای روانی ناشی از قرار گرفتن زیر ذرهبین دائمی.
اما داستان لیلا شریفیان تنها به فناوری و مهندسی ختم نمیشود. او که یکی از چهرههای فعال در زمینهی توانمندسازی زنان در تویوتا است، بخش مهمی از این گفتگو را به تجربیات و دغدغههای خود در این حوزه اختصاص داده است. از کمپینهای بینالمللی برای تشویق دختران به ورود به دنیای مهندسی تا توصیههای کاربردی برای زنان جوانی که در ایران با موانع فرهنگی و کلیشههای ذهنی دستوپنجه نرم میکنند.
اگر میخواهید بدانید چگونه میتوان بر تردیدها غلبه کرد، در صنعتی جهانی درخشید و همزمان برای هموار کردن مسیر دیگران تلاش کرد، این گفتگوی خواندنی را از دست ندهید.
متن گفتوگو برای افزایش خوانایی، خلاصه و ویرایش شده است. مصاحبهی کامل را در ویدیوی زیر تماشا کنید.
گفتوگوی ویدیویی زومیت با لیلا شریفیان، مدیر فنی تویوتا موتور اروپا
پخش از رسانه
برای شروع و آشنایی بیشتر مخاطبان، لطفاً کمی از خودتان بگویید. مسیر شما از ایران چگونه آغاز شد و چطور به تحصیل و پژوهش در یکی از پیچیدهترین رشتههای مهندسی در دانشگاه صنعتی زوریخ و درنهایت، فعالیت در شرکت تویوتا رسیدید؟
حتماً. اگر بخواهم از بعد از دبیرستان شروع کنم، انتخاب رشتهی مهندسی مکانیک کاملاً با خودم بود. میدانستم که میخواهم در این رشته تحصیل کنم، اما ادامهی مسیر را تا حد زیادی روزگار مشخص کرد. برای مقطع لیسانس در دانشگاه پلیتکنیک (امیرکبیر) قبول شدم و پس از آن به دانشگاه شریف رفتم. همیشه به دنبال کسب تجربه در خارج از کشور بودم که درنهایت از دانشگاه ETH زوریخ پذیرش گرفتم. خوشبختانه تمام این مسیر در راستای همان مهندسی مکانیک بود که همیشه به مباحث آن علاقه داشتم. فکر میکنم تنها عاملی که باعث شد در این مسیر باقی بمانم، همین علاقه و لذت بردن از یادگیری و رشد بود.
بسیار عالی. لطفاً کمی درباره جایگاه شغلیتان در تویوتا و مسئولیتهایی که دارید، توضیح دهید. تمرکز اصلی شما و تیمتان در حال حاضر روی چه فناوریهایی است؟
پس از پایان دوران دانشگاه، به دنبال کار در صنعت بودم، زیرا این بخش یکی از جذابیتهای اصلی مهندسی مکانیک برای من بود. مرکز تحقیقات تویوتا در اروپا این موقعیت شغلی را به من پیشنهاد داد که برایم بسیار جالب بود و آن را پذیرفتم.
در ابتدا بهعنوان مهندس ارشد برای کار روی موتورهای دیزل و سیستمهای اگزوز آنها استخدام شدم. در آن زمان، تمرکز ما بر احتراق و پاکسازی گازهای خروجی از اگزوز بود. اما با گذشت زمان، فناوری تغییر کرد. ابتدا موتورهای دیزل جای خود را به موتورهای بنزینی دادند و بعد، موتورهای بنزینی جای خود را به موتورهای برقی دادند. به این ترتیب، زمینهی کاری من نیز به سمت باتری و موتورهای الکتریکی تغییر کرد و در این مدت، موقعیت شغلی من هم از مهندس ارشد به مدیر گروه ارتقا پیدا کرد.
این تغییرات فناوری و جابجایی بین حوزههای مختلف، از موتورهای احتراقی تا باتری و خودروهای متصل، بسیار شدید به نظر میرسد. مدیریت این تغییرات بزرگ چه چالشهایی برای شما داشت؟
بله، چالش بسیار بزرگی بود. تخصص اصلی من در زمینهی احتراق، موتورهای احتراق داخلی و مدیریت حرارتی بود. تا زمانی که در این محدوده فعالیت میکردم، شرایط قابل کنترل بود. حتی وقتی وارد حوزه باتری شدم، بخش زیادی از کار به مدیریت حرارتی باتری مربوط میشد که با تخصص من همخوانی داشت. اما ورود به دنیای الکتریسیته و موتورهای الکتریکی از نظر تخصصی، چالشی جدی بود.
با این حال، این تغییرات برای من بسیار لذتبخش بود، زیرا بسیاری از آنها را با انتخاب خودم انجام دادم. راستش را بخواهید، بعد از دو یا سه سال کار روی یک موضوع، احساس میکردم حوصلهام سر رفته و به دنبال یک ماجراجویی جدید بودم. نمیخواستم بیشتر از چهار سال روی یک موضوع کار کنم، چون احساس میکردم انگیزهام کم میشود. یکی از بزرگترین شانسهای من این بود که تویوتا این فرصت را در اختیارم قرار داد. هر بار که میخواستم جابجا شوم، همیشه پروژه یا موقعیتی پیدا میشد که این امکان را برایم فراهم کند. اگرچه ۱۳ سال در یک دپارتمان بودم، اما تیم، همکاران و پروژههایم دائماً در حال تغییر بودند.
در حال حاضر روی چه پروژهای متمرکز هستید؟
حدود شش ماه است که زمینهی کاریام را کاملاً تغییر دادهام و از دپارتمان پیشرانه (Powertrain) به بخش فناوریهای متصل (Connected Technologies) منتقل شدهام. این یک حوزه بسیار بهروز است که من هم در آن کاملاً مبتدی هستم و هیجان زیادی برای یادگیری دارم. دپارتمان فعلی من ترکیبی از کسبوکار و فناوری است، زیرا در این حوزه، درک نیازهای آیندهی مشتریان اهمیت فوقالعادهای دارد.
«هدف نهایی ما، ساخت یک کامپیوتر با چهار چرخ است»
پروژه مشخصی که اکنون روی آن کار میکنم، «خودروی تعریفشده با نرمافزار» (Software-Defined Vehicle) است. به زبان ساده، خودروسازان با ورود نرمافزارها، اپلیکیشنها و هوش مصنوعی، در تلاشند تا یک کامپیوتر قدرتمند را در خودرو جاسازی کنند. ما تلاش میکنیم خودرو قابلیت جهتیابی هوشمند داشته باشد یا حتی براساس وضعیت آبوهوا به راننده پیشنهاد دهد که چگونه رانندگی کند یا از چه مسیری برود.
اما هدف نهایی ما، ساخت یک کامپیوتر با چهار چرخ است که فردی را از نقطهی الف به ب میرساند. در این رویکرد، طراحی خودرو از طراحی نرمافزار آن آغاز میشود. همان تحولی که گوشیهای تلفن را به گوشیهای هوشمند تبدیل کرد، در حال رخ دادن برای خودروهاست و من اکنون روی این فناوری کار میکنم.
با توجه به اینکه حضور زنان در صنایع سنگین و فناوریمحور مانند خودروسازی هنوز محدود است، شما بهعنوان یک زن ایرانی در این مسیر با چه چالشهایی روبرو شدید و چگونه بر آنها غلبه کردید؟
چالشها از همان روز اولی که تصمیمی میگیرید که از نظر دیگران غیرمتعارف است، شروع میشود. زیر سؤال رفتن توسط دیگران باعث میشود اعتمادبهنفس فرد تحتتأثیر قرار بگیرد و از خودش بپرسد: «آیا واقعاً میتوانم این کار را انجام دهم؟ چرا کسی قبل از من این کار را نکرده؟»
«موفقیت ترکیبی است از تلاش، نادیده گرفتن نظرات ناامیدکننده و کمی خوششانسی»
فکر میکنم تنها چیزی که در این شرایط کمک میکند، اعتماد به خود و علاقه به کاری است که انجام میدهید. وقتی برای چیزی که دوست دارید زحمت میکشید، معمولاً نتیجه خوبی میگیرید. البته شرایط محیطی نیز بسیار مهم است. اعتمادی که تویوتا به من کرد و به من پروژهها و تیمهای جدید سپرد، نقش بزرگی داشت. اگر چنین فرصتهایی وجود نداشته باشد، تلاشهای افراد ممکن است به نتیجه نرسد.
پس میتوانم بگویم موفقیت ترکیبی است از اعتماد به هدف، تلاش، نادیده گرفتن نظرات ناامیدکننده دیگران و البته کمی خوششانسی برای قرار گرفتن در محیطی که به شما فضا برای رشد بدهد.
آیا لحظهای بوده که به دلیل جنسیتتان کمتر جدی گرفته شوید یا فرصت مهمی را از دست بدهید؟
بله، همیشه و همهجا بوده است. جالب اینجاست که وقتی این سؤال از من پرسیده میشود، در ابتدا فکر میکنم اتفاق خاصی نیفتاده است. اما وقتی بیشتر فکر میکنم و شرایطم را با دیگران مقایسه میکنم، میبینم که این اتفاق هر روز برای من رخ میدهد و من فقط به آن عادت کردهام.
از زمانی که در کارگاه دانشگاه یک قطعه را میتراشیدم و همه با نگاهی خاص مرا تماشا میکردند، تا مصاحبههای شغلی و حتی همین حالا در اروپا. بارها پیش آمده که در کنفرانسها یا جلسات با شرکتهای دیگر، در نگاه اول به دنبال رئیس من میگردند. یا حتی در حین صحبت، من را رها کرده و با اعضای مرد تیمم صحبت میکنند تا اینکه متوجه شوند مدیر پروژه من هستم و باید با من گفتگو کنند.
این مسائل بعد از مدتی شاید خندهدار به نظر برسد، اما در ابتدا فشار روانی زیادی به همراه دارد. هر اشتباهی زیر ذرهبین قرار میگیرد و بسیار بزرگتر از آنچه هست به نظر میرسد، درحالیکه یک همکار مرد هم ممکن است همان اشتباه را مرتکب شود و این موضوع کاملاً عادی تلقی شود.
نام شما در کنار عبارت «توانمندسازی زنان» در تویوتا زیاد دیده میشود. چه شد که این موضوع برایتان تا این حد اهمیت پیدا کرد؟
داستانش طولانی است. یکبار به من پیشنهاد دادند که با گروهی از دانشآموزان دختر که برای آشنایی با کارهای مهندسی به تویوتا میآمدند، صحبت کنم. در آن جلسه، من و چند همکار خانم دیگر از ردههای مختلف حضور داشتیم. همانطور که گفتم، زندگی پرچالش برای ما به یک امر عادی تبدیل شده است. وقتی یک دختر دبیرستانی میبیند که مسیر یک نفر چقدر پر از فراز و نشیب بوده و مسیر فردی دیگر چقدر هموارتر، باید این تفاوت را بداند تا آگاهانه انتخاب کند که چقدر میخواهد خودش را به چالش بکشد.
این تجربه باعث شد اولاً با خودم مهربانتر باشم و بفهمم انرژی که من برای هر قدم صرف میکنم، چندین برابر انرژی است که یک همکار مرد صرف میکند. ثانیاً، تصمیم گرفتم این تجربیات را با دختران جوان در میان بگذارم تا بدانند با چه چیزی مواجه خواهند شد. وقتی از ابتدا آماده باشند، کمتر آسیب میبینند و قویتر وارد میدان میشوند.
شما در کمپینی به نام «thislittlegirlisme#» نیز حضور داشتید. ممکن است درباره این کمپین و سایر فعالیتهایتان در برنامههای روز جهانی زن در تویوتا بیشتر توضیح دهید؟
این یک کمپین بینالمللی است که هدفش تشویق دختران به ورود به رشتههای صنعتی و مهندسی است. همانطور که در ابتدای مصاحبه اشاره کردید، تعداد خانمها در این رشتهها بسیار پایین است. وقتی این مسئله را ریشهیابی میکنیم، میبینیم که حتی در بهترین حالت و بدون هیچگونه تبعیض در استخدام، تعداد درخواستهای شغلی از سوی زنان برای یک موقعیت مهندسی، شاید یکسوم یا یکچهارم مردان است. دلیلش این است که دختران کمتری این رشتهها را در دانشگاه انتخاب میکنند.
وقتی با آنها صحبت میکردم، از من میپرسیدند: «فکر میکنی ما میتوانیم در ریاضی موفق باشیم؟» و من در جواب میپرسیدم: «چرا که نه؟ چه کسی گفته شما نمیتوانید؟» این ماجرا در محیط کار نیز ادامه دارد؛ در بحث ترفیع شغلی، انتخاب مدیر گروه و مدیران ردهبالا، تعداد زنان بهشدت کاهش مییابد. به نظر من، تنها راهحل این است که زنان از یکدیگر حمایت کنند، به هم راهنمایی بدهند و برای تقویت اعتمادبهنفس به یکدیگر کمک کنند.
در ایران، دختران جوان به دلیل موانع فرهنگی یا کمبود الگو، اغلب برای ورود به رشتههای مهندسی دچار تردید میشوند. به نظر شما چگونه میتوانند بر این موانع غلبه کنند؟ برای فعالیت در سطح بینالمللی چه مهارتهایی لازم است؟
درباره مسائل فرهنگی، با دیدن شجاعت و جسارت دختران جوان در ایران، فکر میکنم آنها باید به من درس بدهند! به نظرم همین مسیری که ادامه میدهند، بهتدریج باعث تغییر فرهنگ و عرفهای موجود میشود. مهمترین نکته این است که کلیشههای ذهنی خود را بشناسند. اگر بر سر دوراهی قرار گرفتند، باید بفهمند چه چیزی باعث نگرانیشان شده است. آن بندهایی که دستوپایشان را بسته، پیدا کنند و بازشان کنند. این کار به آنها اعتمادبهنفس میدهد.
از نظر تخصصی، علاقه به رشته تحصیلی و کاری که انجام میدهید، حرف اول را میزند. علاوه بر این، تسلط بر زبانهای بینالمللی بسیار تأثیرگذار است. و نکته آخر که در همهجای دنیا اهمیت دارد، شبکهسازی است. افرادی که در زمینه شما فعال هستند را بشناسید، با آنها ارتباط بگیرید و آنها را از پیشرفتهای خود مطلع کنید. مثلاً به آنها ایمیل بزنید و بگویید فلان دوره را تمام کردهاید یا موضوع پایاننامهتان چه بوده است. حفظ این شبکه d ارتباطی، تأثیر فوقالعادهای در پیدا کردن موقعیتهای جدید دارد.
بسیار عالی. در پایان، اگر نکتهای باقی مانده که دوست دارید با مخاطبان ما به اشتراک بگذارید، بفرمایید.
«وقتی در شرایط سختی قرار میگیرید، از کمک گرفتن نترسید»
یک نکته که دلم میخواهد همه دختران به آن توجه کنند این است که وقتی در شرایط سختی قرار میگیرند، از کمک گرفتن نترسند. اغلب اطرافیان ما از کمک کردن لذت میبرند. این یکی از کلیشههایی است که ما را از درخواست کمک بازمیدارد، چون میخواهیم قوی به نظر برسیم. درحالیکه کمک گرفتن یکی از درسهای مهمی است که من در زندگی یاد گرفتم.
وقتی واقعاً شرایط سخت میشود، از دیگران، اطرافیان و سرویسهای موجود کمک بگیرید و از این فرصت استفاده کنید.