وینس گیلیگان خالق سریال Pluribus و برکینگ بد

خالق بریکینگ بد و پلوریبوس: «از هوش مصنوعی متنفرم»

دوشنبه 19 آبان 1404 - 18:00مطالعه 5 دقیقه
خالق برکینگ بد و سریال جدید پلوریبوس، علیه غول‌های هوش مصنوعی می‌گوید: «آن‌ها فقط می‌خواهند تریلیونر شوند و به مردم هوا می‌فروشند.»
تبلیغات

اگر سریال جدید اپل تی‌وی، Pluribus را تا انتها تماشا کرده باشید، احتمالاً متوجه جمله‌ای غیرمعمول در تیتراژ پایانی شده‌اید: «این سریال توسط انسان‌ها ساخته شده است.»

این پیام کوتاه درست زیر یادداشتی مبنی‌بر «حضور مربیان حیوانات در صحنه برای اطمینان از ایمنی آن‌ها» به چشم می‌خورد و شاید مدلی برای فیلمسازان دیگری باشد که می‌خواهند تأکید کنند اثرشان بدون استفاده از هوش مصنوعی مولد ساخته شده است.

اگر فکر می‌کنید این جمله‌ی کوتاه معنای خاصی ندارد، خالق سریال، وینس گیلیگان، را که بیشتر با «برکینگ بد» شناخته می‌شود، در مصاحبه‌ی ویژه‌ای با مجله‌ی Variety قاطعانه‌تر نظرش را درباره‌ی این فناوری بیان می‌کند: «من از هوش مصنوعی متنفرم. متشکرم سیلیکون ولی! باز هم دنیا را به گند کشیدید.»

خلاصه صوتی

اما چرا پای سریال جدید گیلیگان به چنین بحث‌هایی کشیده شد؟ گیلیگان با «Pluribus» پس از سال‌ها غیبت به ژانر علمی‌تخیلی بازگشته است. داستان ازاین‌قرار است که گروهی از رصدگران فضا سیگنالی بیگانه در ۶۰۰ سال نوری دورتر دریافت می‌کنند که حاوی دستور ساخت یک توالی RNA است. طبق معمول، یک نشت آزمایشگاهی اتفاق می‌افتد و دانشمندان به ویروسی آلوده می‌شوند.

طولی نمی‌کشد که همه مردم، به جز ۱۲ نفر، به زامبی‌های خندان و بی‌نهایت مهربانی تبدیل می‌شوند که دیگر هیچ فردیتی ندارند و فقط می‌خواهند «کمک کنند».

ستاره‌ی سریال، ری سیهورن که همه ما او را با نقش کیم وکسلر در «بهتره با ساول تماس بگیری» می‌شناسیم، نقش کارول استورکا را بازی می‌کند؛ یک نویسنده بدعنق، منزوی و متنفر از خود که یکی از آن ۱۲ نفرِ مصون است.

«Pluribus» تصویری از بشریتی ارائه می‌دهد که با لبخند و مهربانی، فردیتش را از دست داده است

این «جمع» (پلوریبوس) شبکه فکری و عصبی مشترکی دارند که تمام اطلاعات بشر، حتی جزئیات شخصی زندگی کارول را هم جذب کرده است. آن‌ها موقع حرف‌زدن، به‌جای «من» از «ما»ی شاهانه استفاده می‌کنند و به نظر می‌رسد نمی‌توانند دروغ بگویند.

در پایان قسمت دوم، کارول که وحشت‌زده به دنبال یار و متحدی می‌گردد، با بقیه بازمانده‌ها ملاقات می‌کند، اما می‌بیند آن‌ها یا توهم زده‌اند یا آن‌قدر از این دنیای جدید و بدون جنایت و نژادپرستی راضی‌اند که می‌گویند «اصلاً چرا باید این دنیا را نجات دهیم؟»

مثل‌اینکه سرنوشت بشریت دست کسی افتاده که می‌خواهد دنیای قدیم را برگرداند، اما به نظر می‌رسد خودش چندان آدم‌ها را دوست ندارد.

آیا Pluribus خطرات هوش مصنوعی را گوشزد می‌کند؟

با دیدن این داستان، یعنی ارتشی از موجودات همه‌چیزدان، چاپلوس و یکپارچه که در حال بلعیدن بشریت هستند، این سؤال به ذهنمان خطور می‌کند که آیا ممکن است این سریال استعاره‌ای از خطرات هوش مصنوعی باشد؟

اما وینس گیلیگان می‌گوید در طول ساخت «Pluribus» اصلاً ذهنش سمت هوش مصنوعی نرفته بود. در واقع او این سناریو را قبل از معروف شدن مدل‌های زبانی بزرگ مثل ChatGPT نوشته، اما قصد ندارد تفسیر مردم از داستان را تغییر دهد.

«پشت موج هوش مصنوعی، میلیاردرهایی ایستاده‌اند که فقط به دنبال تبدیل‌شدن به اولین تریلیونرهای جهان‌اند»

او یادآوری می‌کند که در زمان پخش برکینگ بد؛ مدام تلاش و اصرار می‌کرد به طرفداران بگوید شخصیت اصلی‌اش، والتر وایت، واقعاً آدم شروری است! به همین دلیل حالا تصمیم گرفته بگذارد تماشاگران برداشت خودشان را از ماجرا داشته باشند.

گران‌ترین دستگاه کپی‌کاری دنیا

صرف‌نظر از اینکه آیا احساسات شخصی گیلیگان در سریال منعکس شده یا نه، او به‌عنوان یکی از منتقدان صریح و پرسروصدای هوش مصنوعی شناخته می‌شود، چنان‌که نمودش را در تیتراژ سریال می‌بینیم.

مخالفت کارگردانان و سینماگرانی مانند وینس با موج محتوای تولید شده با هوش مصنوعی، از این منظر اهمیت دارد که غول‌های فناوری روزبه‌روز بیشتر در هالیوود نفوذ می‌کنند و همان شرکت‌های تریلیون دلاری که پشت سریال‌هایی مثل «Pluribus» هستند، دقیقاً همان‌هایی‌اند که آینده هوش مصنوعی را هم هدایت می‌کنند.

وقتی از گیلیگان مستقیماً درباره هوش مصنوعی سؤال می‌شود، او با خنده‌ای کوتاه می‌گوید:

من از هوش مصنوعی متنفرم. هوش مصنوعی گران‌ترین و پرمصرف‌ترین ماشین سرقت ادبی در دنیاست. به نظرم احتمال خیلی بالایی وجود دارد که کل این ماجرا یک مشت چرت‌وپرت باشد.
هوش مصنوعی اصولاً بازی چند میلیاردر است که صدها میلیارد دلار پول دارند و تنها هدف بزرگ زندگی‌شان این است که اولین تریلیونرهای دنیا شوند. به نظرم آن‌ها دارند به مردم هوا می‌فروشند.

البته گیلیگان از این نمی‌ترسد که هوش مصنوعی کار هنرمندهای واقعی را پایمال کند. او می‌گوید: «توستر من که یک پیتزای خوشمزه برایم گرم می‌کند، یک‌دفعه تبدیل به سرآشپز معروفی مثل توماس کلر نمی‌شود.»

ترس واقعی: بردگی «تکینگی»

اما آن بخش علمی‌تخیلی ذهن گیلیگان نگران چیز دیگری است: تهدید قریب‌الوقوع «تکینگی». یعنی روزی که هوش مصنوعی به «آگاهی واقعی» برسد و برای خودش روح و در نتیجه هویت پیدا کند. او می‌گوید:

اگر واقعاً به هوش مصنوعی خودآگاه برسند، آن وقت باید دوباره بحث برده‌داری را به‌طورجدی مطرح کنیم. چون این تریلیونرها می‌خواهند از این موجودی که دیگر آگاه شده، پول در بیاورند. آیا چنین موجودی برده حساب نمی‌شود؟ فکرش را بکنید، در آن لحظه ما با موجودی کاملاً خودآگاه طرفیم و این عوضی‌های سیلیکون ولی می‌خواهند آن را برخلاف میل خودش تجاری‌سازی کنند، درست است؟

گیلیگان هشدار می‌دهد که اگر هوش مصنوعی به «آگاهی واقعی» برسد، باید دوباره درباره‌ی مفهوم بردگی حرف بزنیم

ری سیهورن بازیگر نقش اول سریال که در مصاحبه کنار گیلیگان حضور دارد، بحث را به موضوعی ملموس‌تر می‌کشاند: هیاهوی خبری اخیر درباره یک «بازیگر» هوش مصنوعی به نام «تیلی نوروود» که ظاهراً به دنبال آژانس بازیگری بود. سیهورن می‌گوید: «من راحت و علنی می‌گویم که به نظرم هیچ آژانسی نباید نماینده‌ی یک بازیگر هوش مصنوعی باشد. شرم بر آن‌ها!»

(یادآوری می‌کنیم که بسیاری از آژانس‌ها و انجمن‌های بزرگ هالیوود نیز علیه این اقدام موضع گرفته‌اند.)

آیا می‌خواهید با رژیم غذایی مزخرف تغذیه شوید؟

باوجود نرم‌افزارهای پیشرفته‌ی تولید ویدیو مانند Sora شرکت OpenAI، ورود محتوای هوش مصنوعی به جریان اصلی رسانه دیگر قطعی به نظر می‌رسد. گیلیگان از مخاطبان خود می‌پرسد:

«آیا واقعاً می‌خواهید با رژیم غذایی مزخرفی تغذیه شوید؟ آیا در یک رژیم غذایی مزخرف، کالری کافی برای زنده نگه‌داشتن شما وجود دارد؟ پاسخ این است که بله، احتمالاً هست. می‌توانید آن را بخورید.»

او در ادامه محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی را به «گاوی در حال نشخوار و همچنین حلقه‌ی بی‌پایان از مزخرفات تکراری و بازیافتی» تشبیه می‌کند. گیلیگان همچنین معتقد است که ایالات متحده به دلیل مسابقه تسلیحات هسته‌ای با چین، در قانون‌گذاری فناوری هوش مصنوعی شکست خواهد خورد و اضافه می‌کند: «متشکرم سیلیکون ولی! باز هم دنیا را به گند کشیدید.»

ری سیهورن نیز با تأیید حرف‌های گیلیان، سعی می‌کند بارقه‌ای از امید را نگه دارد:

«درست است، شما می‌توانید به هوش مصنوعی دستور دهید که برایتان یک نقاشی شبیه آثار پیکاسو بکشد. اما حتی اگر کامپیوتر بتواند کاری کند که شما فکر کنید آن نقاشی، ضربه‌های قلم‌موی واقعی و ضخیمی دارد، باز هم دلیل تأثیرگذار بودن یک اثر هنری، همان تجربه‌ی انسانی پشت آن است. این حس برای من و فکر می‌کنم برای بیشتر مردم اهمیت دارد.»

تبلیغات
تبلیغات

نظرات